♧گل خار دار ♧
♧گل خار دار ♧
✧فصل دوم ✧★②①P★
______________________________
رفتیم فیلم دیدیم سعی میکردم ا.تو سرگرم کنم تا به دیشب فکر نکنه وقتی فیلمی تموم شد ساعت 3 بود ا.ت رفت یه دوش گرفتو بعد من رفتم بعد لباس سیاه پوشیدیمو رفتیم وقتی رسیدیم چند تا گل خریدیم بعد چند مین یه ماشین سیاه اومد و چند تا آدم جسد خاله رو که تو تابوت(درست نوشتم؟) بودو اوردن بیرون و بقل قبر مادر ا.تو کندن و خاله ا.تو گذاشتن اونجا و روش خاک ریختن نگاهم به ا.ت افتاد که سرش پایین بود و داشت آروم اشک میریخت وقتی کارشون تموم شد رفتن ا.ت اومد جلو و رو هر قبر یه شاخه گل گذاشت و خیلی آروم گفت
+یونگی میشه بریم خونه خودمون؟(ناراحتو آروم)
×خب ب..باشه بیا بریم خونه وسایلو جمع کنیم منم به مامانم زنگ میزنم میگم بیاد دنبالمون بعد دستمو گذاشتم رو شونه ا.ت و رفتیم خونه وسایلو جمع کردیمو منم به مامان گفتم بیاد دنبالمون که بعد دو ساعت اومد وقتی سوار شدیم مامانم متوجه ناراحتی ا.ت شد و گفت
(یادم نی علامت مامان یونگی چی بود اینو میزارم✓)
✓یونگی چیزی شده؟
×مامان خاله ا.ت دیشب خودکشی کرده لطفا با ا.ت مثل بچه خودت رفتار کن
✓اوو واقعا متاسفم
+اشکال نداره میشه بریم (سردو ناراحت) مامان یونگی ماشینو روشن کردو راه افتادیم (سه ساعت بعد ) رسیدیم خونه مامان یونگی رفت خونشون و یونگی برای این که من تنها نباشم اومد خونه ما رفتم لباسمو عوض کردم و وسایلمو چیدم
✧فصل دوم ✧★②①P★
______________________________
رفتیم فیلم دیدیم سعی میکردم ا.تو سرگرم کنم تا به دیشب فکر نکنه وقتی فیلمی تموم شد ساعت 3 بود ا.ت رفت یه دوش گرفتو بعد من رفتم بعد لباس سیاه پوشیدیمو رفتیم وقتی رسیدیم چند تا گل خریدیم بعد چند مین یه ماشین سیاه اومد و چند تا آدم جسد خاله رو که تو تابوت(درست نوشتم؟) بودو اوردن بیرون و بقل قبر مادر ا.تو کندن و خاله ا.تو گذاشتن اونجا و روش خاک ریختن نگاهم به ا.ت افتاد که سرش پایین بود و داشت آروم اشک میریخت وقتی کارشون تموم شد رفتن ا.ت اومد جلو و رو هر قبر یه شاخه گل گذاشت و خیلی آروم گفت
+یونگی میشه بریم خونه خودمون؟(ناراحتو آروم)
×خب ب..باشه بیا بریم خونه وسایلو جمع کنیم منم به مامانم زنگ میزنم میگم بیاد دنبالمون بعد دستمو گذاشتم رو شونه ا.ت و رفتیم خونه وسایلو جمع کردیمو منم به مامان گفتم بیاد دنبالمون که بعد دو ساعت اومد وقتی سوار شدیم مامانم متوجه ناراحتی ا.ت شد و گفت
(یادم نی علامت مامان یونگی چی بود اینو میزارم✓)
✓یونگی چیزی شده؟
×مامان خاله ا.ت دیشب خودکشی کرده لطفا با ا.ت مثل بچه خودت رفتار کن
✓اوو واقعا متاسفم
+اشکال نداره میشه بریم (سردو ناراحت) مامان یونگی ماشینو روشن کردو راه افتادیم (سه ساعت بعد ) رسیدیم خونه مامان یونگی رفت خونشون و یونگی برای این که من تنها نباشم اومد خونه ما رفتم لباسمو عوض کردم و وسایلمو چیدم
۴.۲k
۲۵ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.