𝓶𝔂 𝓯𝓲𝓮𝓻𝓬𝓮 𝓭𝓪𝓭𝓭𝔂...
𝓶𝔂 𝓯𝓲𝓮𝓻𝓬𝓮 𝓭𝓪𝓭𝓭𝔂...
p3
ویو ا/ت
وقتی که رفتم یهو چند نفر وارد شدن فک کنم ۷ تا پسر و ۱ دختر
ویو جیمین
وقتی که رسیدیم دیدم دختری داره با تعجب نگاهمون میکنه چقد کیوت بودد
کوکی:هیونگ(جیمین)
جیمین:هوم
کوکی:چرا یجوری به اون دختره نگاه میکنی خبریهه
جیمین:نه بابا فقد خواستم ببینم چشکلیه اینجا(اره جون عمت)
لی مین هوو:ا/ت
ا/ت:بله رییس
لی مین هوو:برو سفارش بگیر
ا/ت:باشهه
که ا/ت رفت سفارش هارو گرفت
ا/ت:ببخشید میشه سفارشاتونو بدین
همه اعضا:ما...........(مثلا یچی گف)
ا/ت:باشه
که ا/ت رفت سفارشاشون رو گرفت و بعد از ۱۰ مین اوردا/ت:بفرمایید
اعضا:مرسی
لی مین هوو:ا/ت
ا/ت:بله
لی مین هوو:اینها تنها مشترین کس دیگع ای نمیاد
ا/ت:واقعاااا
لی مین هوو:ارهه
ویو جیمین
وقتی دیدم اون صحاب مغازه صداش کرد انگار دختره اسمش ا/ت بود هم اسمش و هم خودش قشنگهه🦋
بیا پاینن
بیا پیین ترر😐
اوه ماما سیتا تکون بده با بیتا😎🤟
p3
ویو ا/ت
وقتی که رفتم یهو چند نفر وارد شدن فک کنم ۷ تا پسر و ۱ دختر
ویو جیمین
وقتی که رسیدیم دیدم دختری داره با تعجب نگاهمون میکنه چقد کیوت بودد
کوکی:هیونگ(جیمین)
جیمین:هوم
کوکی:چرا یجوری به اون دختره نگاه میکنی خبریهه
جیمین:نه بابا فقد خواستم ببینم چشکلیه اینجا(اره جون عمت)
لی مین هوو:ا/ت
ا/ت:بله رییس
لی مین هوو:برو سفارش بگیر
ا/ت:باشهه
که ا/ت رفت سفارش هارو گرفت
ا/ت:ببخشید میشه سفارشاتونو بدین
همه اعضا:ما...........(مثلا یچی گف)
ا/ت:باشه
که ا/ت رفت سفارشاشون رو گرفت و بعد از ۱۰ مین اوردا/ت:بفرمایید
اعضا:مرسی
لی مین هوو:ا/ت
ا/ت:بله
لی مین هوو:اینها تنها مشترین کس دیگع ای نمیاد
ا/ت:واقعاااا
لی مین هوو:ارهه
ویو جیمین
وقتی دیدم اون صحاب مغازه صداش کرد انگار دختره اسمش ا/ت بود هم اسمش و هم خودش قشنگهه🦋
بیا پاینن
بیا پیین ترر😐
اوه ماما سیتا تکون بده با بیتا😎🤟
۵.۷k
۲۹ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.