#غروب تپشِ دلتنڪَی باز هم خاطرهاے و خیابانِ بلندے ڪه پر از جاےِ خالـے قدمهاےِ تو بود و هوایـے ڪه فقط دستِ تو را مـےطلبید و خیالـے دور و خیالـے نزدیڪ ... باز اما بعد دلتنڪَـے بود و دلتنڪَے بود...!
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.