پارت ۳ سناریو ران و ریندو
مایکی در ذهن : بیخیال حتما بخواتر مشروب زیاده
ا.ت در ذهن : عررررررررر مایکیهههههههه مننننننننن تناسخخخخخخ کردممممممممم ، ایسا چیزت بسوزهههههههه
* مایکی رفت و ا.ت از رو فوضولو اومد دنبالش *
مایکی در ذهن : این پدصگ چرا ولم نمیکنهههههه ، ولمون کن حال و حوصله نداریم
ا.ت در ذهن : یاح یاح یاح میرم تو بونتن
* مایکی رفت تو ی بار ، ا.ت هم همچو گاو اومد تو بار *
* مایکی رفت پیش بقیه اعضای بونتن نشست و ا.ت هم ی گوشه دور تر از اونا نشست و زل زده بود بهشون ، ا.ت از خجالت داشت اب میشد *
مایکی : ران ریندو اون دختره خیلی عجیبه بکشینش * جوری که فقط ران و ریندو بشنون *
* برگشتن ا.تو نگا کردن *
ران : چرا
ریندو : خوشگله ها
مایکی : هر غلطی خواستین بکنین بکنین فقط از شرش خلاص شین
ریندو : هرکاری ؟
مایکی : هرکاری
* ران لبخند شیطانی زد *
مایکی : خاک تو سر منحرفتون
ران : خودت گفتی هرکاری
ریندو : ما دیگه میریم پیشش
* ران و ریندو رفتن کنار ا.ت نشستن و.... *
من خیلی کرم دارم ادامه نمیدم😁😁😁😉
ا.ت در ذهن : عررررررررر مایکیهههههههه مننننننننن تناسخخخخخخ کردممممممممم ، ایسا چیزت بسوزهههههههه
* مایکی رفت و ا.ت از رو فوضولو اومد دنبالش *
مایکی در ذهن : این پدصگ چرا ولم نمیکنهههههه ، ولمون کن حال و حوصله نداریم
ا.ت در ذهن : یاح یاح یاح میرم تو بونتن
* مایکی رفت تو ی بار ، ا.ت هم همچو گاو اومد تو بار *
* مایکی رفت پیش بقیه اعضای بونتن نشست و ا.ت هم ی گوشه دور تر از اونا نشست و زل زده بود بهشون ، ا.ت از خجالت داشت اب میشد *
مایکی : ران ریندو اون دختره خیلی عجیبه بکشینش * جوری که فقط ران و ریندو بشنون *
* برگشتن ا.تو نگا کردن *
ران : چرا
ریندو : خوشگله ها
مایکی : هر غلطی خواستین بکنین بکنین فقط از شرش خلاص شین
ریندو : هرکاری ؟
مایکی : هرکاری
* ران لبخند شیطانی زد *
مایکی : خاک تو سر منحرفتون
ران : خودت گفتی هرکاری
ریندو : ما دیگه میریم پیشش
* ران و ریندو رفتن کنار ا.ت نشستن و.... *
من خیلی کرم دارم ادامه نمیدم😁😁😁😉
۶۳۳
۱۳ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.