p6
p6
آهنگ پیشنهادی:pleas don't change (JK)
فیک ویژه
_________________________________________________________
عسل:*لیموزین خیلی شیک خوشگلی بودد .. اما صاحبش از اون خیلی بهتر بود ... جرثقیل امد و ماشینمو برد تعمیر گاه....*
نامجون: امم ببخشید اسمتون؟
عسل: عسلم هستم...
نامجون: خوشبختم... کیم نامجون
عسل: *هعی چقدر اشنا میزنه....*
عسل: خوشبختم اقای کیم
*5 دقیقه بعد*
عسل: *توی ماشین سکوت مرگباری بود البته سمتی که من و نامجون نشسته بودیم سکوت مرگباری و اون جلو انگا دیسکو بود*
نامجون:.....
عسل:.....
*گوشی نامی زنگ خورد*
نامجون:...بله؟
***:......
نامجون: تویی ببین یکم ممکنه دیر بیام
***:.......؟
نامجون: برات توضیح میدم
***:....!
نامجون: یه نیم ساعتی میشه که توی سئولم....
***:......؟!؟
نامجون: ببین ...
عسل: ممنون میشم همینجا نگهدارین
نامجون: حتما!
***": .......؟؟!؟!؟!؟!؟
نامجون: فعلا وایسا 20 دقیقه میرسم خونه . خدافظ...
نامجون: آقای ایم*بلند*
ایم: بله قربان؟
نامجون: همنجا وایسا
ایم: بله!
*خب نامی عسل رو رسوند*
*خونه*
عسل: خستمممممم
م.ع: ماشین کوش؟
عسل: توی راه یکی زد به مانشین
م.ع: وایییییییییی ماشین سالمه؟
عسل:*به جای اینکه نگران تک تخترشون باشن نگران ماشینمن* صندوق عقبش تا شده
م.ع: واییی حالا کی زد؟
عسل: لیموزین زد به ماشینم رانندش یه مرد بود... اما صاحب لیموزینه کل خسارت رو میده الان ماشین توی تعمیرگاهه
م.ع: اوف خداروشکر ماشین تعمیر میشه...
عسل: *از ماتریکس خارج شد*
*3 روز بعد*
*صدای زنگ گوشی*
عسل: *ای خدااااا توی کی؟؟ غریبس..... نکنه سوهوعه؟ نه اونو که بلاک کردم...... شاید با یه شماره دیگه اس داره زنگ میزنه......*
پ.ع: عسل گوشیت خودشو کشت!
عسل: باشه...*رفت توی اتاقش*
* * * * * * *
عسل: بله؟
نامجون: ام سلام منو یادتون هست؟
عسل: ...اها بله یادم اومد ، سلام... ماشین کی اماده میشه؟
نامجون: ماشین 2 رو دیگه اماده میشه من تمام خسارت رو پرداخت کردم.
عسل: خیلی ممنونم
نامجون: خواهش میکنم
*شب*
عسل: وایی ای گربهه چقدر نازه*توی اینستا ویدیو میبینه*
پ.ع: عسللللللل بیا پاین کارت دارم*بلند*
عسل: اومدمممممممم*بلند*
عسل: چی شده بابایی ؟
پ.ع: ببین دخترم ما فردا شب به یه مهمونی دعوتیم که کل رئسای شرکت های کره هم هستن
عسل: بله
پ.ع: من و اقای کیم (پدر لیا) این مهمونی رو ترتیب داده برای معرفی رئیس شرکتش همینطور تو میدونی منو پدر لیا شریکیم
عسل: بله کاملا صحیح
پ.ع: خب قراره من تو رو به عنوان رئیس بعدی شرکت انتخاب کنم و آقای کیم میخواد پسرش که میشه برادر لیا رو انتخاب کنه و شما دوتا میشین شریک های هم
عسل: واو ... قبوله!
پ.ع: خوشحالم ... برای فردا شب یه لباس مناسب بخر
عسل: حتما!
آهنگ پیشنهادی:pleas don't change (JK)
فیک ویژه
_________________________________________________________
عسل:*لیموزین خیلی شیک خوشگلی بودد .. اما صاحبش از اون خیلی بهتر بود ... جرثقیل امد و ماشینمو برد تعمیر گاه....*
نامجون: امم ببخشید اسمتون؟
عسل: عسلم هستم...
نامجون: خوشبختم... کیم نامجون
عسل: *هعی چقدر اشنا میزنه....*
عسل: خوشبختم اقای کیم
*5 دقیقه بعد*
عسل: *توی ماشین سکوت مرگباری بود البته سمتی که من و نامجون نشسته بودیم سکوت مرگباری و اون جلو انگا دیسکو بود*
نامجون:.....
عسل:.....
*گوشی نامی زنگ خورد*
نامجون:...بله؟
***:......
نامجون: تویی ببین یکم ممکنه دیر بیام
***:.......؟
نامجون: برات توضیح میدم
***:....!
نامجون: یه نیم ساعتی میشه که توی سئولم....
***:......؟!؟
نامجون: ببین ...
عسل: ممنون میشم همینجا نگهدارین
نامجون: حتما!
***": .......؟؟!؟!؟!؟!؟
نامجون: فعلا وایسا 20 دقیقه میرسم خونه . خدافظ...
نامجون: آقای ایم*بلند*
ایم: بله قربان؟
نامجون: همنجا وایسا
ایم: بله!
*خب نامی عسل رو رسوند*
*خونه*
عسل: خستمممممم
م.ع: ماشین کوش؟
عسل: توی راه یکی زد به مانشین
م.ع: وایییییییییی ماشین سالمه؟
عسل:*به جای اینکه نگران تک تخترشون باشن نگران ماشینمن* صندوق عقبش تا شده
م.ع: واییی حالا کی زد؟
عسل: لیموزین زد به ماشینم رانندش یه مرد بود... اما صاحب لیموزینه کل خسارت رو میده الان ماشین توی تعمیرگاهه
م.ع: اوف خداروشکر ماشین تعمیر میشه...
عسل: *از ماتریکس خارج شد*
*3 روز بعد*
*صدای زنگ گوشی*
عسل: *ای خدااااا توی کی؟؟ غریبس..... نکنه سوهوعه؟ نه اونو که بلاک کردم...... شاید با یه شماره دیگه اس داره زنگ میزنه......*
پ.ع: عسل گوشیت خودشو کشت!
عسل: باشه...*رفت توی اتاقش*
* * * * * * *
عسل: بله؟
نامجون: ام سلام منو یادتون هست؟
عسل: ...اها بله یادم اومد ، سلام... ماشین کی اماده میشه؟
نامجون: ماشین 2 رو دیگه اماده میشه من تمام خسارت رو پرداخت کردم.
عسل: خیلی ممنونم
نامجون: خواهش میکنم
*شب*
عسل: وایی ای گربهه چقدر نازه*توی اینستا ویدیو میبینه*
پ.ع: عسللللللل بیا پاین کارت دارم*بلند*
عسل: اومدمممممممم*بلند*
عسل: چی شده بابایی ؟
پ.ع: ببین دخترم ما فردا شب به یه مهمونی دعوتیم که کل رئسای شرکت های کره هم هستن
عسل: بله
پ.ع: من و اقای کیم (پدر لیا) این مهمونی رو ترتیب داده برای معرفی رئیس شرکتش همینطور تو میدونی منو پدر لیا شریکیم
عسل: بله کاملا صحیح
پ.ع: خب قراره من تو رو به عنوان رئیس بعدی شرکت انتخاب کنم و آقای کیم میخواد پسرش که میشه برادر لیا رو انتخاب کنه و شما دوتا میشین شریک های هم
عسل: واو ... قبوله!
پ.ع: خوشحالم ... برای فردا شب یه لباس مناسب بخر
عسل: حتما!
۲.۱k
۱۲ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.