عشق ممنوع
پارت اول
سلام من مینجی هستم یه دختره فقیره و کوچولو هستم من پیش پدره دیوانم و بردارم زندگی میکنم شایده همه تو تعجب کردنه که چجوری پدرم روانی شوده خب وقتی من بچه بودم منو مادرم در پارک بودیم و من دویدم سمت ماشین که با سرعت بالا راه میرهدویدم مادرم که منو هول داده و ماشین به مادرم بر خورده کرده و مادرم مرده و بابا هم به خاطراتفاقه هرروزمشروب میخوره که مثله دیوانه ها رفتاره میکنه بزرگم من ۱۵ سالم هست و چشمانه ابی و پوست سفیده و بدن لاغره و کوچولو دارم و این هم که من ارمی هستم اما پدرم با ارمی بدونم مشکله داره اما اشکال نداره مهمش برداره بزرگم هست و ازم محافظ میکنه
جیمین یه مافیای خطرناک و وحشتناک و ترسناک هست که خیلی بی رحم هست و سنش ۲۶ساله هست و یه کارمند و دوست صمیمی تهیونگ هم داره
•••••
(در مورد فیکم نظرهای قشنگتو را لطفا بگینه
🧸🥺
سلام من مینجی هستم یه دختره فقیره و کوچولو هستم من پیش پدره دیوانم و بردارم زندگی میکنم شایده همه تو تعجب کردنه که چجوری پدرم روانی شوده خب وقتی من بچه بودم منو مادرم در پارک بودیم و من دویدم سمت ماشین که با سرعت بالا راه میرهدویدم مادرم که منو هول داده و ماشین به مادرم بر خورده کرده و مادرم مرده و بابا هم به خاطراتفاقه هرروزمشروب میخوره که مثله دیوانه ها رفتاره میکنه بزرگم من ۱۵ سالم هست و چشمانه ابی و پوست سفیده و بدن لاغره و کوچولو دارم و این هم که من ارمی هستم اما پدرم با ارمی بدونم مشکله داره اما اشکال نداره مهمش برداره بزرگم هست و ازم محافظ میکنه
جیمین یه مافیای خطرناک و وحشتناک و ترسناک هست که خیلی بی رحم هست و سنش ۲۶ساله هست و یه کارمند و دوست صمیمی تهیونگ هم داره
•••••
(در مورد فیکم نظرهای قشنگتو را لطفا بگینه
🧸🥺
۲.۳k
۰۳ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.