گناهکار

متین. رود بیام
نیکا، باش. با متین رفتیم داخل صدای اهنگ خیلی بلند بود با متین رو یکی از صندلی ها نشستیم که متوجه شدم اهنگ داره متین و اذیت میکنه
متین، گوشام داشت کر میشد چشامو رو هم گذاشتم. که نیکا صدام کرد
نیکا. متین
متین. هوم
نیکا. اذیت میشی.
متین. نه خوبم. به نیکا نگاه کردم . خب پس این دوستت کجاست
نیکا. خب.
ببخشید.
نیکا، برگشتم پشت بلند شدم. چیزی شده. من اومدم
نیکا فالاحی
نیکا، شما.
پروانه ام. یادت رفته احمق.
نیکا🥺🥺 .. نه چرا یادم برهه. پریدم بغلش
پروانه . کوچولو ی خودم. از نیکا جدا شدم. همینجوری نگاش میکردم.. این کیه نیکا.
نیکا، ایشون اقای امینی تو پیاما بهت گفتم
پروانه، اها، رفتم جلو دست دادم. خوشبختم
متین، منم همینطور.
پروانه، پس این بادیگاردی که نیکا میگفت شمایی
متین، بلع. حرفم قطع شد به نیکا نگاه کردم.
🤨🤨😕
نیکا. ام. خب اقای امینی نگهبان من هستن دیگه به متین چشمک زدم
متین، ای خدا. پوف
پروانه به هر خال بیا بریم برقصیم.
نیکا، ب بریم.
متین، با صدای خشنی گفتم. نیکا خانوم باید بریم داداشو تون منتظر ن.
پروانه . او ععع. داداش اومده اینجا خال کنه چه ربطی داره به داداشش.
متین، فقط زود.
نیکا، باشه، رفتم با پروانه یه گوشه داشتیم میرقصیدیم.
متین، همش نیکا نگاه کردم که گم نشه
پروانه. بیا بریم وسط
نیکا، منو برد وسط دورم پر پسر بود. متین دیدیم که داشت حرص میخورد
متین، 😠😠😠😠😑هوف
نیکا، شروع کردم به تند رقصیدن و با ریتم اهنگ رقصیدن و یه پسره کنارم بود پایه بود همینجوری باهام می رقصیدیم
متین، بیا یه اسکول دیگه اضافه شد. بلند شدم و از دست نیکا گرفتم و اوردم بیرون.
پروانه. اع. اقا.
متین ، ببخشید که حرفتونو قطع میکنم ولی ما باید بریم دیره.
نیکا، اع. متین.
متین، بیا🤨🤨
نیکا، رفتیم بیرون و صندلی جلو نشستم متین سوار شد و ماشین روشن کرد. بعد 5 مین.
متین، کثیف های حروم.
نیکا، با منی
متین، نه... با اون پسرایی که دورت بودن نیکا خانوم.
نیکا، ولش. میگم گشنمه نگه داره این کنار خیابونها یه چیزی میفروشن بخوریم.
متین، بریم خونه.
نیکا، یعنی الان گشنمه باید تا خونه گشنه بمونم.
متین، یه نگاه کسلی به نیکا کردم. باش.
نیکا، یووووو.هو.پیاده شدم. و رفتم وایستادم.
متین. رفتیم پشت نیکا وایستادم.
نیکا، یه دقیقه احساس کردم جن پشتم ظاهر شد.
متین، کدوم
نیکا، از اون لبو ها یه بستنی شکلاتی. با پرتقال. و از این پاستیل ها. و. یه ساندویچ هم بخر.
متین، برم دفترچه بیارم..
نیکا، چرا.
متین، اخه این چیزا رو باید مث گارسون ها توش بنوسی برای نیکا خانوم بیاری.
نیکا. اع. خوب همین جوری دونه دونه میخریم دیگه.
متین، بریم. همه رو خریدیم نیکا شروع میکرد به خوردن
نیکا، پشمک دستم بود. بیا متین.
متین، نمیخورم
نیکا. بخور دیگه.
متین،....
نیکا، لبمو بردم حلو بخورم مه متینم اومد
متین، بعد تعارفش رفتم جلو
نیکا، 😑😯😰😐😐😐😑😯😰😰😰😰
متین، تو بخور.
نیکا، خنده ریزی رفتم.
متین، خوردی بریم.
نیکا. بریم متین!!!!!
متین، جانم.
نیکا، میگم ما نزدیک بام هستیم بریم.
متین، بریم.
نیکا. پس بریم.
متین، ماشین.
نیکا. بابا نزدیکه.
متین، نیکا فرار میکرد منم بهش میخندیدم.
نیکا، متین کم مونده بود برسه بهم خواستم برم بالا که پاهام پیچ خورد افتاد
متین، اع.. فرار کردم و نیکا بلند کردم. نیکا.
نیکا، اوف. عجله کردم نمیتونیم بریم وبسایت برگردیم.
متین، بیا پشتم
نیکا، نه.. پاشو نمیخواد
متین، حالا تا اینجا اومدی حالا نمیخوای بری بالا.
نیکا، ولش
متین، بغلش کردم و رفتم بالا.
نیکا خب اسکول میافتیم.
متین، نترس.
نیکا، 🤕🤕
_______________