/ Turn hate into love / p.15 /
ا.ت: عمه جون شما میدونید تهیونگ الان کجاست؟
عمه.ا: نه عزیزم نمیدونم، احتمالا رفته خونه خودش.
ا.ت: تهیونگ مگه خودشم خونه داره،؟
عمه.ا: اره مگه نمیدونستی. یک سال پیش خرید.
ا.ت: باشه عمه اگه میشه آدرس خونشو برام بفرستین، کارش دارم.
عمه.ا: باشه مراقب خودت باش دیروقته.
رفتم اتاقم سریع یه لباس پوشیدم و ماشین گرفتم. آدرسی که عمه فرستاده بود زیاد دور نبود برا همین زود رسیدم. هرچی در زدم کسی درو باز نکرد، گفتم شاید اونم مثل ما زیر گلدون دم در خونش کلید میزاره...درست فکر میکردم. با کلید درو باز کردم رفتم تو، خونش خیلی بزرگ و خوشگله. آدم توش گم میشه.
میدونم فضولی کار درستی نیست ولی اتاقارو نگاه کردم. اونجام نبود. دیگه خسته شدم، نشستم رو مبل تو پذیراییش. چند بار دیگم بهش زنگ زدم ولی جواب نداد. صدای کلید شنیدم، سریع از جام بلند شدم. دیدم تهیونگه. انگاری مست کرده. تکیه داد به دیوار.
ا.ت: تهیونگ، میدونی چقد بهت زنگ زدم جواب ندادی، حتی به خونتون هم زنگ زدم کوک گفت نرفتی خونه( عصبانی)
تهیونگ: تو... اینجا.. چیکار میکنی.( با مستی )
ا.ت: چرا مستی؟ نکنه عشقت بهت خیانت کرده ( باخنده )
تهیونگ: تو... مگه الان نباید.. پیش اون.. پسره.. باشی ( با مستی )
ا.ت: کدوم پسره رو میگی. داری هذیون میگی؟
تهیونگ: خودم دیدم... صبح داشتین همو بغل میکردین.( با مستی )
ا.ت: آها سوبینو میگی؟ چطوری فهمیدی من پیش اون بودم مگه نرفته بودی دانشگاه؟ داشتی تعقیبم میکردی؟
تهیونگ: مهم نیست چجوری فهمیدم. الانم دیگه... برو ( با مستی )
تهیونگ رفت طبقه بالا، به منم گفت برم ولی تا نفهمم چطوری منو دیده و اصلا چرا واسش مهمه از اینجا نمیرم. منم دنبالش رفتم بالا دره اتاقو باز کردم. دیدم نشسته رو تختش و داره کتشو در میاره.
ا.ت: میشه بهم بگی چرا مست کردی؟ میتونی بهم بگی تا کمکت کنم ناسلامتی من دخترداییتم. شاید تونستم راه حلی برای مشکلت پیدا کنم!!
تهیونگ: چطور میخوای کمکم کنی.. وقتی مشکل خود تویی؟( با مستی )
ا.ت: چی؟ من؟ از دست من ناراحتی؟
تهیونگ: آره تویی... ولی از دست تو ناراحت نیستم، از دست خودم ناراحتم.( با مستی )
ا.ت: چرا از دست خودت ناراحتی؟؟؟
تهیونگ: چون..... عاشق.... تو شدم...( با مستی )
خب تا اینجا گذاشتم، فردا و پس فردا خارج شهرم آنتن ندارم ولی اگه آنتن بود فردا شب براتون پارت بعدی رو میزارم. نظرتونم تا اینجا بگید. از پارت 18 خیلی خوب میشه 😊🤤
عمه.ا: نه عزیزم نمیدونم، احتمالا رفته خونه خودش.
ا.ت: تهیونگ مگه خودشم خونه داره،؟
عمه.ا: اره مگه نمیدونستی. یک سال پیش خرید.
ا.ت: باشه عمه اگه میشه آدرس خونشو برام بفرستین، کارش دارم.
عمه.ا: باشه مراقب خودت باش دیروقته.
رفتم اتاقم سریع یه لباس پوشیدم و ماشین گرفتم. آدرسی که عمه فرستاده بود زیاد دور نبود برا همین زود رسیدم. هرچی در زدم کسی درو باز نکرد، گفتم شاید اونم مثل ما زیر گلدون دم در خونش کلید میزاره...درست فکر میکردم. با کلید درو باز کردم رفتم تو، خونش خیلی بزرگ و خوشگله. آدم توش گم میشه.
میدونم فضولی کار درستی نیست ولی اتاقارو نگاه کردم. اونجام نبود. دیگه خسته شدم، نشستم رو مبل تو پذیراییش. چند بار دیگم بهش زنگ زدم ولی جواب نداد. صدای کلید شنیدم، سریع از جام بلند شدم. دیدم تهیونگه. انگاری مست کرده. تکیه داد به دیوار.
ا.ت: تهیونگ، میدونی چقد بهت زنگ زدم جواب ندادی، حتی به خونتون هم زنگ زدم کوک گفت نرفتی خونه( عصبانی)
تهیونگ: تو... اینجا.. چیکار میکنی.( با مستی )
ا.ت: چرا مستی؟ نکنه عشقت بهت خیانت کرده ( باخنده )
تهیونگ: تو... مگه الان نباید.. پیش اون.. پسره.. باشی ( با مستی )
ا.ت: کدوم پسره رو میگی. داری هذیون میگی؟
تهیونگ: خودم دیدم... صبح داشتین همو بغل میکردین.( با مستی )
ا.ت: آها سوبینو میگی؟ چطوری فهمیدی من پیش اون بودم مگه نرفته بودی دانشگاه؟ داشتی تعقیبم میکردی؟
تهیونگ: مهم نیست چجوری فهمیدم. الانم دیگه... برو ( با مستی )
تهیونگ رفت طبقه بالا، به منم گفت برم ولی تا نفهمم چطوری منو دیده و اصلا چرا واسش مهمه از اینجا نمیرم. منم دنبالش رفتم بالا دره اتاقو باز کردم. دیدم نشسته رو تختش و داره کتشو در میاره.
ا.ت: میشه بهم بگی چرا مست کردی؟ میتونی بهم بگی تا کمکت کنم ناسلامتی من دخترداییتم. شاید تونستم راه حلی برای مشکلت پیدا کنم!!
تهیونگ: چطور میخوای کمکم کنی.. وقتی مشکل خود تویی؟( با مستی )
ا.ت: چی؟ من؟ از دست من ناراحتی؟
تهیونگ: آره تویی... ولی از دست تو ناراحت نیستم، از دست خودم ناراحتم.( با مستی )
ا.ت: چرا از دست خودت ناراحتی؟؟؟
تهیونگ: چون..... عاشق.... تو شدم...( با مستی )
خب تا اینجا گذاشتم، فردا و پس فردا خارج شهرم آنتن ندارم ولی اگه آنتن بود فردا شب براتون پارت بعدی رو میزارم. نظرتونم تا اینجا بگید. از پارت 18 خیلی خوب میشه 😊🤤
۲.۰k
۲۴ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.