پارت ۲۹ : عشق و سرنوشت گ
نامجون : نه اصلا چون که با تهیونگ و جونگ کوک حسابی رفیق شدید اون دوتا همراهتون میان برای امنیت خودتون
گیسو : باشه ولی من معذرت میخوام که باعث زحمتتون شدم
گندم : گیسو اااییی سرم
جونگ کوک : سلام بیدار شدی گیسو هم اونور بستری
گندم در حالی که داشت گریه میکرد گفت : حال گیسو چطوره اصلا منو بردار ببر پیشش
جونگ کوک : العان نمی
گندم : میبریم یا خودم برم
جونگ کوک : باشه ولی بزار پرستار بیاد سرمت رو دربیاره بعد هر جا خاصی میبرمت اااا خانوم پرستار میشه بیاید
پرستار : بله بفرمایید جناب جئون
جونگ کوک : سرم ایشون تموم شده میشه لطفا درش بیارید
پرستار : حتما ولی خانوم کوچولو شکه عصبی بدی بهت وارد شده حواست به خودت باشه
گندم : بله ممنون
جونگ کوک : بیا دستو بده به من گیسو اونوره نامجون گفته سرم اونم در بیارن العان داره حاضر میشه
گندم : یاااا گیسو
گیسو : گندمکم قربونت بشم بهتری
گندم : اره ولی سریع وسایلت رو جمع کن میریم خونه
گیسو : باشه به بادیگارد ها زنگ زدم کل خونه تحت امنیت ماست و اینکه امشب تهیونگ و جونگ کوک برای امنیتمون میان خونمون
گندم : بله !!!!!!! دقیقا کی این تصمیم رو گرفتی
نامجون : از گیسو خواستم امشب بیاید خونه ما تا بتون ازتون مراقبت کنیم گیسو همه چیز رو برامون گفته و هممون اون ادم و میشناسیم و هممون یه ضربه ای از اون اشغال عوضی خوردیم ولی گیسو گفت میرید خونه و گفتم برای امنیتتون یکی از پسرا همراهتون بیاد و دیدیم که شما با جونگ کوک و تهیونگ راحت ترید و گفتیم که اونا امشب باهاتون بیان
گندم : ممنون ازتون خیلی ممنون
یونگی : یااا منم میخوام برم
جیهوپ : منم میخوام برم
گیسو : اوممم چطوره امشب همتون بیاید خونه ی ما
گندم : اره منم موافقم خونه ی ماکلی اتاق داره هر هفت نفرتون میتونید یه اتاق جدا بردارید
جیمین : مزاحم نباشیم
گیسو : نه بابا شما مثل داداشای نداشتمونید خیله خب بزنید بریم خونه راستی کلی فیلم دانلود کردم میتونیم باهم بریم ببنیم و تازه من امروز کلی خوراکی های ایرانی گرفتم میتونید تستشون کنید و نظرتون رو راجبش بهمون بگید
جین : اممم باشه بزنید بریم
( ۳۰ دقیقه ی بعد )
گیسو : یااااا پیشی خوابالو اون بالشت منه بزارش زمین
یونگی : نه نمیدم
گیسو : هر چی بخوایی بهت میدم فقط لطفا اون بالشت و بزار زمین من اخه من چه گناهی کردم که باید قدم این همه کوتاه باشه
یونگی : اوممم هرچی بخوام بهم میدی
گیسو : هرچی که بخوای بهت میدم فقط اون بالشت قشنگ منو بزار زمین
یونگی : خب اول بهم سه بسته لواشک ایرانی ترشک و ۵ تا بسته ۵تایی کشک و ۲ تا بسته سس لواشک چطوره
گیسو : یاااا من دوتا سس لواشک بیشتر ندارم و میخوام بیارم بیارم با لواشک های خونگی مامانم بخوریم
یونگی : خب سس نمیخواد بقیشو بده
گیسو : باشه ولی من معذرت میخوام که باعث زحمتتون شدم
گندم : گیسو اااییی سرم
جونگ کوک : سلام بیدار شدی گیسو هم اونور بستری
گندم در حالی که داشت گریه میکرد گفت : حال گیسو چطوره اصلا منو بردار ببر پیشش
جونگ کوک : العان نمی
گندم : میبریم یا خودم برم
جونگ کوک : باشه ولی بزار پرستار بیاد سرمت رو دربیاره بعد هر جا خاصی میبرمت اااا خانوم پرستار میشه بیاید
پرستار : بله بفرمایید جناب جئون
جونگ کوک : سرم ایشون تموم شده میشه لطفا درش بیارید
پرستار : حتما ولی خانوم کوچولو شکه عصبی بدی بهت وارد شده حواست به خودت باشه
گندم : بله ممنون
جونگ کوک : بیا دستو بده به من گیسو اونوره نامجون گفته سرم اونم در بیارن العان داره حاضر میشه
گندم : یاااا گیسو
گیسو : گندمکم قربونت بشم بهتری
گندم : اره ولی سریع وسایلت رو جمع کن میریم خونه
گیسو : باشه به بادیگارد ها زنگ زدم کل خونه تحت امنیت ماست و اینکه امشب تهیونگ و جونگ کوک برای امنیتمون میان خونمون
گندم : بله !!!!!!! دقیقا کی این تصمیم رو گرفتی
نامجون : از گیسو خواستم امشب بیاید خونه ما تا بتون ازتون مراقبت کنیم گیسو همه چیز رو برامون گفته و هممون اون ادم و میشناسیم و هممون یه ضربه ای از اون اشغال عوضی خوردیم ولی گیسو گفت میرید خونه و گفتم برای امنیتتون یکی از پسرا همراهتون بیاد و دیدیم که شما با جونگ کوک و تهیونگ راحت ترید و گفتیم که اونا امشب باهاتون بیان
گندم : ممنون ازتون خیلی ممنون
یونگی : یااا منم میخوام برم
جیهوپ : منم میخوام برم
گیسو : اوممم چطوره امشب همتون بیاید خونه ی ما
گندم : اره منم موافقم خونه ی ماکلی اتاق داره هر هفت نفرتون میتونید یه اتاق جدا بردارید
جیمین : مزاحم نباشیم
گیسو : نه بابا شما مثل داداشای نداشتمونید خیله خب بزنید بریم خونه راستی کلی فیلم دانلود کردم میتونیم باهم بریم ببنیم و تازه من امروز کلی خوراکی های ایرانی گرفتم میتونید تستشون کنید و نظرتون رو راجبش بهمون بگید
جین : اممم باشه بزنید بریم
( ۳۰ دقیقه ی بعد )
گیسو : یااااا پیشی خوابالو اون بالشت منه بزارش زمین
یونگی : نه نمیدم
گیسو : هر چی بخوایی بهت میدم فقط لطفا اون بالشت و بزار زمین من اخه من چه گناهی کردم که باید قدم این همه کوتاه باشه
یونگی : اوممم هرچی بخوام بهم میدی
گیسو : هرچی که بخوای بهت میدم فقط اون بالشت قشنگ منو بزار زمین
یونگی : خب اول بهم سه بسته لواشک ایرانی ترشک و ۵ تا بسته ۵تایی کشک و ۲ تا بسته سس لواشک چطوره
گیسو : یاااا من دوتا سس لواشک بیشتر ندارم و میخوام بیارم بیارم با لواشک های خونگی مامانم بخوریم
یونگی : خب سس نمیخواد بقیشو بده
۴.۹k
۱۷ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.