مافیای خشن من :
مافیای خشن من :
𝕻𝖆𝖗𝖙/24
+باور نکن جئون جانگکوک
کوک شلاقو اورد بالا تا دوباره بزنه که ا.ت گفت:
+می...سان..
_میسان چی؟ (داد)
+اون...مجبورم کرد
_گفتم باور نمیکنم[ رفت بیرون]
کوک رفت بیرون و منو اینجا تنها گذاشت(پس چی انتظار داری بوستم کنه؟)
بعد از چندمین با پارچه(چی میگن بهش زخمو میبندن) اومد سمتم
_لباستو بده بالا
+نمیخوام هق
_گفتم لباستو بده بالا(داد)
+چشم
لباس خونیمو دادم بالا و کوک باند پیچیه چی میگن (چقدر از دنیا خبر دارم) از اونا دور کمرم پیچید، اروم خم شد و کمرمو بوسید
_ببخشید لیتل دست خودم نبود تو این یکسال خیلی بخواطرت عذاب کشیدم(بگردم پسرم)
+...
کوک ویو:
داشتم با ا.ت حرف میزدم که دیدم جواب نمیده وقتی بهش نگاه کردم خوابیده بود اروم پیشونیشو بوسیدم وگذاشتمش رو تخت
به دستش نگاه کردم که تتوش توجهمو به خودش جل کرد(پسرم اون تتواندازه سوراخ... کون مورچس رو میگی؟)
رفتم پایین تا به دکتر هان بگم بیاد
وقتی دکتر هان اومد ا.ت رو چک کرد و گفت زخماش عمیق نیستن خیلی طول نمیکشه تا خوب بشه ببخشید ا.ت من با بدنت اینکارو کردم(کاره خوبی کردی)
داشتم تو دارک وب میچرخیدم که دیدم ا.ت داره تکون میخوره
_ا.ت بیدار شدی؟
+گشنمه(چقدر منه تا بیدا.ر میشم همینم)
_بیا بریم یچی بخوریم
+باش
_کیوت[زیر لب]
ا.ت ویو:
وقتی رفتیم پایین روی میز کلی غداهای مختلف بود زودتر از کوک از پله ها دوییدم و کوک داد میزد که مراقب باشم ولی من این خیالم نبود و حمله ور شدم به غذاها
_اروم تر بخورم
.................................
𝕻𝖆𝖗𝖙/24
+باور نکن جئون جانگکوک
کوک شلاقو اورد بالا تا دوباره بزنه که ا.ت گفت:
+می...سان..
_میسان چی؟ (داد)
+اون...مجبورم کرد
_گفتم باور نمیکنم[ رفت بیرون]
کوک رفت بیرون و منو اینجا تنها گذاشت(پس چی انتظار داری بوستم کنه؟)
بعد از چندمین با پارچه(چی میگن بهش زخمو میبندن) اومد سمتم
_لباستو بده بالا
+نمیخوام هق
_گفتم لباستو بده بالا(داد)
+چشم
لباس خونیمو دادم بالا و کوک باند پیچیه چی میگن (چقدر از دنیا خبر دارم) از اونا دور کمرم پیچید، اروم خم شد و کمرمو بوسید
_ببخشید لیتل دست خودم نبود تو این یکسال خیلی بخواطرت عذاب کشیدم(بگردم پسرم)
+...
کوک ویو:
داشتم با ا.ت حرف میزدم که دیدم جواب نمیده وقتی بهش نگاه کردم خوابیده بود اروم پیشونیشو بوسیدم وگذاشتمش رو تخت
به دستش نگاه کردم که تتوش توجهمو به خودش جل کرد(پسرم اون تتواندازه سوراخ... کون مورچس رو میگی؟)
رفتم پایین تا به دکتر هان بگم بیاد
وقتی دکتر هان اومد ا.ت رو چک کرد و گفت زخماش عمیق نیستن خیلی طول نمیکشه تا خوب بشه ببخشید ا.ت من با بدنت اینکارو کردم(کاره خوبی کردی)
داشتم تو دارک وب میچرخیدم که دیدم ا.ت داره تکون میخوره
_ا.ت بیدار شدی؟
+گشنمه(چقدر منه تا بیدا.ر میشم همینم)
_بیا بریم یچی بخوریم
+باش
_کیوت[زیر لب]
ا.ت ویو:
وقتی رفتیم پایین روی میز کلی غداهای مختلف بود زودتر از کوک از پله ها دوییدم و کوک داد میزد که مراقب باشم ولی من این خیالم نبود و حمله ور شدم به غذاها
_اروم تر بخورم
.................................
۴.۹k
۲۷ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.