پارت 26
بفرماييد با هم بريم
ممنون بريم
*****************
با قدم هاي سريعي وارد بيمارستان شد و پشت سر پرستار سويع به سمت اتاق رفت
نيم ساعت ديگه ميتونيد بريد داخل
ممنونم
با چشماني كه ميلرزيدن به پشت شيشه نگاه ميكرد
ايا اين بچه توانايي تحملش رو داشت؟ سه تا از عزيزانش رو روي تخت ميديد
با نگراني به هر كدوم نگاه ميكرد صورتشون كبود شده بود كوك كه ديگه نمي تونست اشك هاشو رها كرد و سرشو به شيشه چسبوند
اشكاش مثل مرواريد هاي كوچيك روي شيشه سر ميخوردن
چند ثانيه بود كه ته چشماشو باز كرده بود و به كوكي كه داشت هق ميزد نگاه ميكرد غم بدي توي دلش افتاده بود كه كوك متوجهش شد و سريع اشكاشو پاش كرد و به شكل كيوتي دست تكون داد
ته هم لبخند مليحي بهش زد و سرش رو به علامت خوب بود تكون داد كوك سمت پرستار رفت و ازش اجازه خواست وارد اتاق بشه
باشه جونكوك جان مشكلي نداره خونه خودته ههه
ممنون نونا
و سريع وارد اتاق شد و اروم خودشو تو بقل ته انداخت ى ته همونجور كه دراز كشيده بود دو تا دستشو دورش حلقه كرد
چيشد چرا اينجوري شديد ىاقعا بايد اين همه مدت منم تنها ميزاشتيد بعدم اينجوري ميومدين خونه اگه دليلتون قانعم نكنه تا يك هفته غذا نداريد و بايد بيرون بخوابيد
عشقم همه همهچيرو بهت ميگم فقط بزار نفس بكشم
اروم از بقلش اومد بيرون و منتظر نگاش كرد
جيمين به منم نگفت كه چه خبره مثل اينكه يك مسل ارازل افتاده بودن به جون جيجي و جيمين و جيمين تونسته بود فرار كنه و كنك بياره اگه من نبودم دخلشون اومده بود ها خيلي سعي كردم شليك نكنم هو خيلي عوضي بودن من خيلي طوريم نشده فقط جيمين يك لحظه حواسمون پرت شد با چوب زدن تو كتفش و اره اون موقع از حال رفت و بعد از اون ماجرا من جي هوپ به سختي خودمونو به اينجا رسونديم تا متمان شيم بهت خبر ميدن و گرنه ميتونستيم بيمارستان هاي نزديك تري بريم نگرانم نباش حالمون خوبه الان فك كنم تو بيشتر به مراقب نياز داري بچه
اره ته تو نمي فهميدي اين ساعاتي كه بي خبر منو ول كرده بودين چقد بهتون زنگ زدم داشتم كم كم سكته ميكردن
باشه ببخشيد
هسي حالا ميرم تا راحت تر بخوابي
نه همينجا باش
اوم باشه پس سرمو ميزارم رو تختت تا بتونم بخوابم
امم يك تخت هس برا همراه اونجاس اونجا راحت تري فك كنم
نه نزديكتون باشم راحت ترم و اروم سرشو روي تخت ته گذاشت و چشماشو بست
ته كه حالا احساس بهتري داشت اروم همراه فرشتش به خواب رفت
*************
اقاي كيم ميتونن مرخص بشن ولي جناب جانگ و پارك نه هنوز
اها چرا ؟
پارك جيمين زربه اي كه به كتفشون خورده باعث كوفتگي شده و بايد تا خوب شدن كامل اينجا بمونن چون كتف ناحيه خطر ناكي هست
جانگ هوسوك چطور؟!
اممم ايشون ضعف خيلي شديد داشتن و مشكل قلبي دارن درسته؟
بله از بچگي بوده
براي همين هست و هنوز به حالت نرمال برنگشتن احتمال ميديم تا هفته ديگه هردو مرخص بشن
ممنونم
خواهش مي كنم ميتونين بريد و مريض رو مرخص كنيد من كار هاشو انجام ميدم
ممنون
و به سمت اتاق ته و بقيه رفت و وارد شد ته لباساشو عوض كرده بود و روبروي تخت جيمين و جيهوپ وايساده بود .....
ادامه دارد.....
ممنون بريم
*****************
با قدم هاي سريعي وارد بيمارستان شد و پشت سر پرستار سويع به سمت اتاق رفت
نيم ساعت ديگه ميتونيد بريد داخل
ممنونم
با چشماني كه ميلرزيدن به پشت شيشه نگاه ميكرد
ايا اين بچه توانايي تحملش رو داشت؟ سه تا از عزيزانش رو روي تخت ميديد
با نگراني به هر كدوم نگاه ميكرد صورتشون كبود شده بود كوك كه ديگه نمي تونست اشك هاشو رها كرد و سرشو به شيشه چسبوند
اشكاش مثل مرواريد هاي كوچيك روي شيشه سر ميخوردن
چند ثانيه بود كه ته چشماشو باز كرده بود و به كوكي كه داشت هق ميزد نگاه ميكرد غم بدي توي دلش افتاده بود كه كوك متوجهش شد و سريع اشكاشو پاش كرد و به شكل كيوتي دست تكون داد
ته هم لبخند مليحي بهش زد و سرش رو به علامت خوب بود تكون داد كوك سمت پرستار رفت و ازش اجازه خواست وارد اتاق بشه
باشه جونكوك جان مشكلي نداره خونه خودته ههه
ممنون نونا
و سريع وارد اتاق شد و اروم خودشو تو بقل ته انداخت ى ته همونجور كه دراز كشيده بود دو تا دستشو دورش حلقه كرد
چيشد چرا اينجوري شديد ىاقعا بايد اين همه مدت منم تنها ميزاشتيد بعدم اينجوري ميومدين خونه اگه دليلتون قانعم نكنه تا يك هفته غذا نداريد و بايد بيرون بخوابيد
عشقم همه همهچيرو بهت ميگم فقط بزار نفس بكشم
اروم از بقلش اومد بيرون و منتظر نگاش كرد
جيمين به منم نگفت كه چه خبره مثل اينكه يك مسل ارازل افتاده بودن به جون جيجي و جيمين و جيمين تونسته بود فرار كنه و كنك بياره اگه من نبودم دخلشون اومده بود ها خيلي سعي كردم شليك نكنم هو خيلي عوضي بودن من خيلي طوريم نشده فقط جيمين يك لحظه حواسمون پرت شد با چوب زدن تو كتفش و اره اون موقع از حال رفت و بعد از اون ماجرا من جي هوپ به سختي خودمونو به اينجا رسونديم تا متمان شيم بهت خبر ميدن و گرنه ميتونستيم بيمارستان هاي نزديك تري بريم نگرانم نباش حالمون خوبه الان فك كنم تو بيشتر به مراقب نياز داري بچه
اره ته تو نمي فهميدي اين ساعاتي كه بي خبر منو ول كرده بودين چقد بهتون زنگ زدم داشتم كم كم سكته ميكردن
باشه ببخشيد
هسي حالا ميرم تا راحت تر بخوابي
نه همينجا باش
اوم باشه پس سرمو ميزارم رو تختت تا بتونم بخوابم
امم يك تخت هس برا همراه اونجاس اونجا راحت تري فك كنم
نه نزديكتون باشم راحت ترم و اروم سرشو روي تخت ته گذاشت و چشماشو بست
ته كه حالا احساس بهتري داشت اروم همراه فرشتش به خواب رفت
*************
اقاي كيم ميتونن مرخص بشن ولي جناب جانگ و پارك نه هنوز
اها چرا ؟
پارك جيمين زربه اي كه به كتفشون خورده باعث كوفتگي شده و بايد تا خوب شدن كامل اينجا بمونن چون كتف ناحيه خطر ناكي هست
جانگ هوسوك چطور؟!
اممم ايشون ضعف خيلي شديد داشتن و مشكل قلبي دارن درسته؟
بله از بچگي بوده
براي همين هست و هنوز به حالت نرمال برنگشتن احتمال ميديم تا هفته ديگه هردو مرخص بشن
ممنونم
خواهش مي كنم ميتونين بريد و مريض رو مرخص كنيد من كار هاشو انجام ميدم
ممنون
و به سمت اتاق ته و بقيه رفت و وارد شد ته لباساشو عوض كرده بود و روبروي تخت جيمين و جيهوپ وايساده بود .....
ادامه دارد.....
۶.۸k
۰۴ مهر ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.