عشق فراموش شده پارت19
رفتیم داخل کلاس من داخل کلاس هیونجین و سونگ هو بودم همین که وارد شدیم صدای جیغ بلند شد
دختر: وایییی هانا تو کلاس ماعه😍
پسر: وایی ارع
دوباره بچه ها شروع کردن عمس گرفتن
دختر: خداااا چرا شماها انقد جذابو سکسین
هانا: والا نمیدونم
همه زدن زیر خنده
دختر: خدا شوخ هم که هس جذابیتش بیشتر
بلاخره رفتم نشستیم ولی بچه ها بازم داشتن عکس میگرفتن که استاد اومد
استاد: سلام بچه ها چطورین؟
همه: عالی
سوک کیون(یه دختر): استاد مگه میشه سه جذاب لعنتی تو کلاس بودولی حالمون بد باشه اخه
همه خندیدن
استاد: خب هانا دخترم تو دانشجوی جدیدی؟
هانا: بله استاد
پسر: استاد هانا چیش به دختر میخوره؟
استاد: کرم نریز دیگه جونگین خب بیا خودتو معرفی کن
پسر: استاد نمیخواد خودشو معرفی کنه کل دنیامیشناسنش
هانا: بخدا نمیدونستم انقد معروفم
همه خندیدن، رفتم پیش استاد
هانا: جئون هانا هستم
دختر: حتی معرفی کردنش هم جذابه
استاد: خب دیگه بسه هانا تو پیش سونگ هو و هیونجین بشین
هانا: باشه
رفتم نشستم پیششون بعد یه ساعت زر زر کردن استاد رف یه چنتا پسر اومدن پیشمون
فیلیکس: سلام من لی فیلیکسم دوست سونگ هو و هیونجین
هانا: منم همینطور
جیسونگ: منم هان جیسونگ هستم همه هان صدام میزنن
مینهو: منم مینهو ام همه منو لی نو صدامیزنن
جونگین: منم جونگینم همه ای ان صدامیزنن
هانا: فیلیکس تو اسم مستعار نداری
فیلیکس: من همون فیلیکسم
جیسونگ: یه سوال بپرسم؟
هانا: اوهوم
جیسونگ: رسمی باهات صحبت کنیم؟
هانا: اتفاقا من از رسمی حرف زدن بدم میاد
مینهو: عالیه
جونگین: هانا توو سونگ هو نسبتی باهم دارین
سونگ هو: دختر عمو پسر عموییم
فیلیکس: گفتم چرا فامیلی هاتون یکیه
هانا: اره متاسفانه
سونگ هو: مرض و متاسفانه
هیونجین: بریم کافه یه چی بخوریم یکمم درمورد دانشگاه حرف بزنیم
هانا: بریم
رفتیم کافه دانشگاه همین کت وارد شدیم بازم بچه ها شروع کردن عکس گرفتن
واهم رفتیم نشستیم هرکی چیزی سفارش داد
دختر: وایییی هانا تو کلاس ماعه😍
پسر: وایی ارع
دوباره بچه ها شروع کردن عمس گرفتن
دختر: خداااا چرا شماها انقد جذابو سکسین
هانا: والا نمیدونم
همه زدن زیر خنده
دختر: خدا شوخ هم که هس جذابیتش بیشتر
بلاخره رفتم نشستیم ولی بچه ها بازم داشتن عکس میگرفتن که استاد اومد
استاد: سلام بچه ها چطورین؟
همه: عالی
سوک کیون(یه دختر): استاد مگه میشه سه جذاب لعنتی تو کلاس بودولی حالمون بد باشه اخه
همه خندیدن
استاد: خب هانا دخترم تو دانشجوی جدیدی؟
هانا: بله استاد
پسر: استاد هانا چیش به دختر میخوره؟
استاد: کرم نریز دیگه جونگین خب بیا خودتو معرفی کن
پسر: استاد نمیخواد خودشو معرفی کنه کل دنیامیشناسنش
هانا: بخدا نمیدونستم انقد معروفم
همه خندیدن، رفتم پیش استاد
هانا: جئون هانا هستم
دختر: حتی معرفی کردنش هم جذابه
استاد: خب دیگه بسه هانا تو پیش سونگ هو و هیونجین بشین
هانا: باشه
رفتم نشستم پیششون بعد یه ساعت زر زر کردن استاد رف یه چنتا پسر اومدن پیشمون
فیلیکس: سلام من لی فیلیکسم دوست سونگ هو و هیونجین
هانا: منم همینطور
جیسونگ: منم هان جیسونگ هستم همه هان صدام میزنن
مینهو: منم مینهو ام همه منو لی نو صدامیزنن
جونگین: منم جونگینم همه ای ان صدامیزنن
هانا: فیلیکس تو اسم مستعار نداری
فیلیکس: من همون فیلیکسم
جیسونگ: یه سوال بپرسم؟
هانا: اوهوم
جیسونگ: رسمی باهات صحبت کنیم؟
هانا: اتفاقا من از رسمی حرف زدن بدم میاد
مینهو: عالیه
جونگین: هانا توو سونگ هو نسبتی باهم دارین
سونگ هو: دختر عمو پسر عموییم
فیلیکس: گفتم چرا فامیلی هاتون یکیه
هانا: اره متاسفانه
سونگ هو: مرض و متاسفانه
هیونجین: بریم کافه یه چی بخوریم یکمم درمورد دانشگاه حرف بزنیم
هانا: بریم
رفتیم کافه دانشگاه همین کت وارد شدیم بازم بچه ها شروع کردن عکس گرفتن
واهم رفتیم نشستیم هرکی چیزی سفارش داد
۱۰.۱k
۱۵ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.