رمان مافیایی من فصل ۲ عشق پایدار یا ناپایدار پارت ۲۸
___________
کوک: میتونم ببینمش؟
دکتر: البته ۲ نفر میتونن
کای: تو و یونا*نگاه بهش* درست گفتم؟
یونا: اره
کای: خوب شما برید
من و یونا رفتیم به اتاق ا/ت وقتی یونا در رو بست ا/ت بیدار شد
ا/ت: ایی*اروم*
کوک: ا/ت حالت خوبه
یونا: ا/ت واییی حالت خوبه جایت درد میکنه دکتر خبر کنم بیاد؟
ا/ت: یکم نفس بگیرید اره خوبم ولی چی شد داشتم حرف میزدم که دیگه نفهمیدم
یونا: وسط حرف زدن غش کردی
ا/ت: اها
کوک: فشار که به خودت نیاوردی
ا/ت: نه والا
که دکتر اومد
دکتر: خانم ا/ت حالتون خوبه؟
ا/ت: بله ولی شکمم
دکتر: طبیعیه زخمتون دوباره باز شده بود اگه مشکلی دیگه هم نیست میتونید مرخص بشید
ا/ت: نه ممنون
کوک: من کارهای ترخیص رو انجام میدم
رفتم و کارهای ترخیص رو انجام دادم برگشتم اتاق
* پرش زمانی به خونه*
ا/ت: بچه ها معذرت میخوام به خاطر من
تهیونگ: این حرف رو نزن سلامتیت مهمتره
بقیه: آره
جیمین: خوب ما بریم تو هم کمی استراحت کنی
ا/ت: ممنونم و بازم معذرت میخوام
یونا: از این اخلاقت بدم میاددددد بابا سلامتیت مهمتره ما رفتیم هندسامم بریم
جین: بریم
*دیگه رفتن*
کوک: تو برو بالا استراحت کن منم چند دقیقه ی دیگه میام
ا/ت: باشه
کای: منم اینجا هویجم
ا/ت: نوچ تو هم برو بخواب خسته ای
کای: نیستم
ا/ت: هستی
کای: نیستم
ا/ت: هستی
کای: نیستممممم
ا/ت: هستییییی
کوک: عههه کای خسته ای هرچی ا/ت بگه همونه
کای: باش پس شب بخیر
ا/ت: الان بعد از ظهره
کای: خوب ظهر بخیر رفتیم بای
ا/ت و کوک: بای
کای رفت و منم ا/ت رو براید بغل کردم و بردمش تو اتاقمون و گذاشتم رو تخت و خوابیدیم
کوک: میتونم ببینمش؟
دکتر: البته ۲ نفر میتونن
کای: تو و یونا*نگاه بهش* درست گفتم؟
یونا: اره
کای: خوب شما برید
من و یونا رفتیم به اتاق ا/ت وقتی یونا در رو بست ا/ت بیدار شد
ا/ت: ایی*اروم*
کوک: ا/ت حالت خوبه
یونا: ا/ت واییی حالت خوبه جایت درد میکنه دکتر خبر کنم بیاد؟
ا/ت: یکم نفس بگیرید اره خوبم ولی چی شد داشتم حرف میزدم که دیگه نفهمیدم
یونا: وسط حرف زدن غش کردی
ا/ت: اها
کوک: فشار که به خودت نیاوردی
ا/ت: نه والا
که دکتر اومد
دکتر: خانم ا/ت حالتون خوبه؟
ا/ت: بله ولی شکمم
دکتر: طبیعیه زخمتون دوباره باز شده بود اگه مشکلی دیگه هم نیست میتونید مرخص بشید
ا/ت: نه ممنون
کوک: من کارهای ترخیص رو انجام میدم
رفتم و کارهای ترخیص رو انجام دادم برگشتم اتاق
* پرش زمانی به خونه*
ا/ت: بچه ها معذرت میخوام به خاطر من
تهیونگ: این حرف رو نزن سلامتیت مهمتره
بقیه: آره
جیمین: خوب ما بریم تو هم کمی استراحت کنی
ا/ت: ممنونم و بازم معذرت میخوام
یونا: از این اخلاقت بدم میاددددد بابا سلامتیت مهمتره ما رفتیم هندسامم بریم
جین: بریم
*دیگه رفتن*
کوک: تو برو بالا استراحت کن منم چند دقیقه ی دیگه میام
ا/ت: باشه
کای: منم اینجا هویجم
ا/ت: نوچ تو هم برو بخواب خسته ای
کای: نیستم
ا/ت: هستی
کای: نیستم
ا/ت: هستی
کای: نیستممممم
ا/ت: هستییییی
کوک: عههه کای خسته ای هرچی ا/ت بگه همونه
کای: باش پس شب بخیر
ا/ت: الان بعد از ظهره
کای: خوب ظهر بخیر رفتیم بای
ا/ت و کوک: بای
کای رفت و منم ا/ت رو براید بغل کردم و بردمش تو اتاقمون و گذاشتم رو تخت و خوابیدیم
۴۴.۵k
۲۴ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.