پارت ۱۲ bitter but sweet 🖤
پسرک ربان قرمز رو برید
-نمیخواید به افتخار آقای پارک دست بزنید ؟
*دست زدن *
+خیلی خیلی ممنونم
+برای اینکه امروز افتتاحیه است
تمامی سفارشات مجانی حساب میشه
+لطفا از خودتون پذیرایی کنید
.....
-رستوران قشنگ و شیکی داری
+مرسی که اومدی
-خواهش میکنم
+شب بریم بار ؟
-اوه امشب نمیتونم برای ی وقت دیگه
+اوکی فعلا
-خدافظ
.....
دخترک روی مبل نشسته بود و درحال تماشای تلویزیون بود
*خانم چیزی میل ندارید
-آمم ی قهوه بیار
-نمیدونم کی میخوان دست از سر من و جیمین بردارن
*خانم بفرمایید قهوه تون
-مرسی ، ساعت چنده
*یک
-جدی ؟!
-اوه گوشیمو بده داره زنگ میخوره
-کیه
*جیمین هست
-بده
-الو
#سلام من دوست آقای پارک هستم
-اوه بله چیزی شده
#نه فقط یکم مست کرده هرچقدرم میگم بریم خونه نمیاد
-خب؟!
#میگه با ا.ت تماس بگیر اون منو ببره خونه
-(خنده) هعی خدا باشه آدرس بده
...
+عه ا.ت چرا دیر کردی
-هعی چقدر مگه خوردی
+فقط ۱۷شات خیلی کمه نه ؟
#ببخشید تا اینجا اومدی
-نه بابا اشکالی نداره
-خب مادیگه بریم
+خدافظ شکلاتیی
-با کی حرف میزنی
+*سکوت*
-خوابیدی ؟ هع کیوت خر
:۲۰ دقیقه بعد"
-رسیدیم بیدار شو
+اوممم مرسی لیدی
-بیا کمکت کنم بریم بالا
دخترک دست پسر رو روی شونه هاش گذاشت و باهم به سمت عمارت شخصی پسرک حرکت کردند
پسر رو آروم روی مبل گذاشت و خداحافظی کرد تا بره که دستی مانع رفتنش شد و دختر رو توی بغل خودش کشید
-جیمین تو مستی چیکار می...
که یهو دختر چیزی رو روی لباش حس کرد
جیمین آروم داشت دختر رو میبوسید
+لبات خیلی خواستنیه
-من دیگه برم
دختر سوار ماشینش شد و درو بست
دستاش رو روی لباش گذاشت
-وایییی یعتی منو بوسید ؟؟؟؟
-ا.ت چته بیا بریم
"فردا "
-الو
+سلام گرل
-اوه سلام جیمین
+زنگ زدم بابت دیشب
-اشکالی نداره
+واییی کاری کردممم؟!
- یعنی یادت نمیاد
+نه متاسفانه ببخشید اگه کاری کردم
-نه هیچی فقط هذیون میگفتی
+بازم ببخشید
من برم بای
-بای
+مگه میشه یادم بره بیب (پوزخند)
. . .
-نمیخواید به افتخار آقای پارک دست بزنید ؟
*دست زدن *
+خیلی خیلی ممنونم
+برای اینکه امروز افتتاحیه است
تمامی سفارشات مجانی حساب میشه
+لطفا از خودتون پذیرایی کنید
.....
-رستوران قشنگ و شیکی داری
+مرسی که اومدی
-خواهش میکنم
+شب بریم بار ؟
-اوه امشب نمیتونم برای ی وقت دیگه
+اوکی فعلا
-خدافظ
.....
دخترک روی مبل نشسته بود و درحال تماشای تلویزیون بود
*خانم چیزی میل ندارید
-آمم ی قهوه بیار
-نمیدونم کی میخوان دست از سر من و جیمین بردارن
*خانم بفرمایید قهوه تون
-مرسی ، ساعت چنده
*یک
-جدی ؟!
-اوه گوشیمو بده داره زنگ میخوره
-کیه
*جیمین هست
-بده
-الو
#سلام من دوست آقای پارک هستم
-اوه بله چیزی شده
#نه فقط یکم مست کرده هرچقدرم میگم بریم خونه نمیاد
-خب؟!
#میگه با ا.ت تماس بگیر اون منو ببره خونه
-(خنده) هعی خدا باشه آدرس بده
...
+عه ا.ت چرا دیر کردی
-هعی چقدر مگه خوردی
+فقط ۱۷شات خیلی کمه نه ؟
#ببخشید تا اینجا اومدی
-نه بابا اشکالی نداره
-خب مادیگه بریم
+خدافظ شکلاتیی
-با کی حرف میزنی
+*سکوت*
-خوابیدی ؟ هع کیوت خر
:۲۰ دقیقه بعد"
-رسیدیم بیدار شو
+اوممم مرسی لیدی
-بیا کمکت کنم بریم بالا
دخترک دست پسر رو روی شونه هاش گذاشت و باهم به سمت عمارت شخصی پسرک حرکت کردند
پسر رو آروم روی مبل گذاشت و خداحافظی کرد تا بره که دستی مانع رفتنش شد و دختر رو توی بغل خودش کشید
-جیمین تو مستی چیکار می...
که یهو دختر چیزی رو روی لباش حس کرد
جیمین آروم داشت دختر رو میبوسید
+لبات خیلی خواستنیه
-من دیگه برم
دختر سوار ماشینش شد و درو بست
دستاش رو روی لباش گذاشت
-وایییی یعتی منو بوسید ؟؟؟؟
-ا.ت چته بیا بریم
"فردا "
-الو
+سلام گرل
-اوه سلام جیمین
+زنگ زدم بابت دیشب
-اشکالی نداره
+واییی کاری کردممم؟!
- یعنی یادت نمیاد
+نه متاسفانه ببخشید اگه کاری کردم
-نه هیچی فقط هذیون میگفتی
+بازم ببخشید
من برم بای
-بای
+مگه میشه یادم بره بیب (پوزخند)
. . .
۳.۹k
۲۴ تیر ۱۴۰۲