حاکمان جهنم : پارت ۱۲
ا.ت : خو مامان گشنم نیست
جین با حالت گریه گفت : به خدا
منم باهاتون همدردم
مامان جون این شش تا پدصگ و میبینی
از این درازشون گرفته
تا این کوچیکشون همشون پدر منو درآوردن این کوچیکه رو میبینی این خرگوشه رسما منو دیونه کرده
یعنی گوهم بخوره
باید کنارش شیرموز بخوره
کوک : مرض
جین : برو بابا
ا.ت : به حضرت عباس
من میخورم شما دعوا نکنید
امیر : به حضرت عباس
اگه یه چصشم بخوری
ا.ت : خب باشه گشنم نیست
تهیونگ : ا.ت بگیر چیپس
ا.ت : اااااا چیپس اخجون
و جلوی چشم بهت زده ی همه
چیپس رو باز کرد و خورد وقتی تموم شد انگشت هاشو پاک کرد و بلند شد که
دید همه دارن
با تعجب نگاهش میکنن
ا.ت : ها چیه
ممدرضا : ا.ت بابا فرار کن
که ا.ت بعد یکم فکر کردن جیغی کشید و زهرا خانم با دمپایی هاش افتاد
دنبال ا.ت که ا.ت پرید پشت مبل
ا.ت : جیغ مامان گه خوردم
زهرا خانوم: پدصگ مع
ت جا داشت چیپس آمریکایی بخوری جا نداشت دوتا کتلت بخوری هان
ا.ت : خو مامان گوشت
دوست ندارم چیکار کنم
زهرا خانم : گه خوردی دوست نداری
جین با حالت گریه گفت : به خدا
منم باهاتون همدردم
مامان جون این شش تا پدصگ و میبینی
از این درازشون گرفته
تا این کوچیکشون همشون پدر منو درآوردن این کوچیکه رو میبینی این خرگوشه رسما منو دیونه کرده
یعنی گوهم بخوره
باید کنارش شیرموز بخوره
کوک : مرض
جین : برو بابا
ا.ت : به حضرت عباس
من میخورم شما دعوا نکنید
امیر : به حضرت عباس
اگه یه چصشم بخوری
ا.ت : خب باشه گشنم نیست
تهیونگ : ا.ت بگیر چیپس
ا.ت : اااااا چیپس اخجون
و جلوی چشم بهت زده ی همه
چیپس رو باز کرد و خورد وقتی تموم شد انگشت هاشو پاک کرد و بلند شد که
دید همه دارن
با تعجب نگاهش میکنن
ا.ت : ها چیه
ممدرضا : ا.ت بابا فرار کن
که ا.ت بعد یکم فکر کردن جیغی کشید و زهرا خانم با دمپایی هاش افتاد
دنبال ا.ت که ا.ت پرید پشت مبل
ا.ت : جیغ مامان گه خوردم
زهرا خانوم: پدصگ مع
ت جا داشت چیپس آمریکایی بخوری جا نداشت دوتا کتلت بخوری هان
ا.ت : خو مامان گوشت
دوست ندارم چیکار کنم
زهرا خانم : گه خوردی دوست نداری
۵.۸k
۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.