عشق قرار دادی پارت ۲۲
جیمین: لیا عشقم
( جیمین خواست دست لیا رو بگیره که لیا پسش زد )
جیمین: چرا این جوری میکنی ؟
لیا : با چه رویی اومدی اینجا ؟
جیمین: چی ؟ چی داری میگی؟
لیا : که نمیدونی باشه و رفت
جیمین :(رفت دنبالش و از آرنجش گرفت و برگردوندش )راجب چی داری حرف میزنی ؟ بابات چیزی بهت گفته که اینجوری میکنی ؟ یا با چیزی تهدیدت کرده ها؟
لیا :( دست جیمینو بازم پس میزنه ) چرا چرت و پرت میگی چرا بابام باید منو تهدید کنه خودت خیلی خوب میدونی چرا اینجوری میکنم . برای همیشه خداحافظ
جیمین : چی؟ نه نه نه تو نمیتونی منو ول کنی بری من بدون تو نمیتونم لیا نرو
لیا : برو با زن و بچت خوش باش ولی یادم نمیره که قلب منو بازی دادی من از دست تو عصبی نیستم ازدست خودم عصبی ام که به تو اعتماد داشتم ولی تو همه چیو خراب کردی و رفت سوار ماشین شد
ترو خدا لایک کنید
شرط
۱۵ لایک
۲۰ کامنت
( جیمین خواست دست لیا رو بگیره که لیا پسش زد )
جیمین: چرا این جوری میکنی ؟
لیا : با چه رویی اومدی اینجا ؟
جیمین: چی ؟ چی داری میگی؟
لیا : که نمیدونی باشه و رفت
جیمین :(رفت دنبالش و از آرنجش گرفت و برگردوندش )راجب چی داری حرف میزنی ؟ بابات چیزی بهت گفته که اینجوری میکنی ؟ یا با چیزی تهدیدت کرده ها؟
لیا :( دست جیمینو بازم پس میزنه ) چرا چرت و پرت میگی چرا بابام باید منو تهدید کنه خودت خیلی خوب میدونی چرا اینجوری میکنم . برای همیشه خداحافظ
جیمین : چی؟ نه نه نه تو نمیتونی منو ول کنی بری من بدون تو نمیتونم لیا نرو
لیا : برو با زن و بچت خوش باش ولی یادم نمیره که قلب منو بازی دادی من از دست تو عصبی نیستم ازدست خودم عصبی ام که به تو اعتماد داشتم ولی تو همه چیو خراب کردی و رفت سوار ماشین شد
ترو خدا لایک کنید
شرط
۱۵ لایک
۲۰ کامنت
۱.۶k
۱۲ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.