پارت شیش
با به یاد آوردن حرف دکتر اشکی از چشمای خستم ریخت و باخستگی تمام گفتم جه یون. هق وقتی براش نمونده
سویون ویو
داشتم به بدن بی جون جه یون نگاه میکردم جه یون برام خیلی عزیز بود اون کیوتچه با لپ های قرمز و بینی کوچولو و لب های قلبی شکلی که الان خشک شده بود بی جون تو تخت بیمارستان خوابیده بود و کاری از دست من بر نمیومد
با حرفی که میسو زد درجا به طرفش برگشتم و به اشکام اجازه ریختن دادم با لکنت گفتم
سویون. یعنی چی منظورت چیه درمان ..
نذاشت حرفمو کامل کنم سرشو بالا آورد و با چشمای اشکیش بهم نگاه کرد و گفت هیچ درمانی نیست هیچی هیچ چیز هیچی
دکتر گفت ۹۰ درصد مغذش درگیر شده درمان ها جواب نداده و متأسفانه وقتی براش نمونده فقط ......
فقط چی؟
فقط دو ماه( گریه)
میسو
با صدای دستگاه های توی اتاق هر دوتامون به طرف صدا ها برگشتیم و .....
بازم خماری🤪
سویون ویو
داشتم به بدن بی جون جه یون نگاه میکردم جه یون برام خیلی عزیز بود اون کیوتچه با لپ های قرمز و بینی کوچولو و لب های قلبی شکلی که الان خشک شده بود بی جون تو تخت بیمارستان خوابیده بود و کاری از دست من بر نمیومد
با حرفی که میسو زد درجا به طرفش برگشتم و به اشکام اجازه ریختن دادم با لکنت گفتم
سویون. یعنی چی منظورت چیه درمان ..
نذاشت حرفمو کامل کنم سرشو بالا آورد و با چشمای اشکیش بهم نگاه کرد و گفت هیچ درمانی نیست هیچی هیچ چیز هیچی
دکتر گفت ۹۰ درصد مغذش درگیر شده درمان ها جواب نداده و متأسفانه وقتی براش نمونده فقط ......
فقط چی؟
فقط دو ماه( گریه)
میسو
با صدای دستگاه های توی اتاق هر دوتامون به طرف صدا ها برگشتیم و .....
بازم خماری🤪
۶۰.۲k
۱۵ تیر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۴۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.