عاشق گمشده (ᴘᴀʀᴛ1)

سلام من ا/ت هستم و ۲۴ سالمه، من یه بردم منو چند نفر دزدیدن می خوان سرم قمار کنن....
(علامت جیهون ∆ علامت ا/ت+)
∆هی چرا آماده نشدی الان پسره میاد!!!
اشک هامو پاک کردم و بهش نگاه کردم.
+اگه منو بفروشید چه بلایی سرم میاد؟
∆خفه میشی یا دهنت رو جر بدم؟؟؟!!!
+چشم ارباب( یه اشک از چشماش میوفته)
بلند شدم و رفتم سمت اون لباسی که ازش متنفر بودم، یه لباس باز که س*نه هام مشخص بود.
[تصویر 9.jpg]
لباس ا.ت:
رفتم و نشستم روی صندلی جلوی آینه و دوتا آرایشگر اومدن سمتم، یکیشون آرایش می کرد و اون یکی موهام رو درست می کرد...
شینیون کار: موهات خیلی زیادن ممکنه زمان ببره باید به جناب جیهون بگم کوتاهش کنم یا نه؟؟
آرایشگر:(با دستش زد رو سر شینیون کار) احمق اگه موهاش کم بشه ممکنه جی هوپ نپسندتش و ممکنه به ما پول کم بدن!!!! تازشم دیدی تو شرط قبول نکرد!!!
شینیون کار: آها راست میگیا.
بعد آرایشگر برای اون یکی یه چشم غره اومد و شروع کرد به خط چشم کشیدن، اون یکی هم داشت موهام رو اتو می کشید.
(فلش بک)
اون روز قرار بود برم خرید، خیلی وقت بود خرید نکرده بودم، تقریبا ساعت ۱۰ شب بود و دیر وقت، ولی من فکر نمی کردم که برام اتفاقی بیوفته گفتم همین نزدیک هاس دیگه....
_خانم اون کفش لژ دار، اونی که روش زنجیر طلایی داره قیمتش چنده؟
فروشنده: اون قیمتش میشه ۱۰۰ وون.
قیمتش زیاد بود برام ولی خریدمش، رفتم بعد از مغازه بیرون به ساعتم نگاه کردم دیدم ۱۰:۳۰ دقیقس تازه گفتم تا ۱۱ دیگه خرید کنم اون موقع برم خونه.
رفتم یه عالمه لوازم بهداشتی خریدم، بعدش هم خوراکی...
_واییییی دیگه باید برم خونه.
بعد رفتم داخل خیابون، یه ربع تا خونم راه بود برای همین تصمیم گرفتم پیاده برم.
_امروز زیاد خرج کردم، باید صرفه‌جویی کنم.
بعد رسیدم به یه پارک همه ی مردم تو اون ساعت شب داشتن تو پارک شام می خوردن یا بازی می کردن.
_چه ساده، کاشکی جی هوپ اینجا بود.(لباش رو فشار میده با دندونش)