p1
_تای جو
+تانیا
×آجوما
_ اه خشته شودم بابایی خیلی بده همش میگه منو میبره پالک ولی نمیبله
+تای جو میدونی که منو بابایی خیلی کار داریم پس پیش آجوما بمون و بازی کن
_باسه
+آفرین ، حالا گوشیو بده آجوما
×الو..سلام خانم
+آجوما لطفا تا نیستیم هم بهش غذا بده هم باهاش بازی کن
×بله هرچی شما بگید
+ خداحافظ
×خداحافظ
(جونگ کوک ویو )
چند وقت بود تای جو میخواست با من و تانیا وقت بگذرونه و بره پارک خب اون فقط پنج سالش بود ولی هم من تو کمپانی بودم هم اینکه تانیا وسط فیلم برداری بود میخواستم برای فردا که تولدشه غافلگیرش کنم ولی......
+تانیا
×آجوما
_ اه خشته شودم بابایی خیلی بده همش میگه منو میبره پالک ولی نمیبله
+تای جو میدونی که منو بابایی خیلی کار داریم پس پیش آجوما بمون و بازی کن
_باسه
+آفرین ، حالا گوشیو بده آجوما
×الو..سلام خانم
+آجوما لطفا تا نیستیم هم بهش غذا بده هم باهاش بازی کن
×بله هرچی شما بگید
+ خداحافظ
×خداحافظ
(جونگ کوک ویو )
چند وقت بود تای جو میخواست با من و تانیا وقت بگذرونه و بره پارک خب اون فقط پنج سالش بود ولی هم من تو کمپانی بودم هم اینکه تانیا وسط فیلم برداری بود میخواستم برای فردا که تولدشه غافلگیرش کنم ولی......
۲.۴k
۲۷ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.