حفره ای در او بود که با هیچ چیز پر نمی شد؛ چیزی مثل سیاه
حفرهای در او بود که با هیچچیز پر نمیشد؛ چیزی مثل سیاهچالهای سیریناپذیر. انگار انتهای قلبش پاره بود و چیزی در آن باقی نمیماند.
۹.۰k
۱۰ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.