part 2

part 2
هیچی نگفتم تا شاید بره
نونا: آهای با توعم!!!!
کیونگ می:......
نونا: جواب بده دختره یه نکبت!!!
یهو دستاشو آورد بالا تا بزنتم چشامو بستم که یهو....
ویو جونگ سوک
با دوستم رفتیم داخل کلاس تا گوشیمو بردارم که یهو دیدم یه دختره داره دست روی یکی دیگه بلد می‌کنه تا خواست بزنتش دستشو گرفتم
نونا: چیکار می کنی!!
نونا: ولم کن!!
جونگ سوک: حق نداری بزنیش!
نونا: به تو چه!!
عارا: (در گوش نونا) آهای نونا این همون پسر جدیدس که همه‌ی دخترا روش کراشن این بار کنار بیا
دستشو ول کردم
سونگ هی: کیونگ می! حالت خوبه؟! چیزیت که نشد؟!
کیونگ می: خوبم(سرد)
جونگ سوک: ها!! داش اینو میشناسی؟
سونگ هی: آره خواهرمه
دستمو سمتش بردم
جونگ سوک: من جونگ سوکم خوشبختم (لبخند)
دست داد
کیونگ می: کیونگ می هستم خوشبختم(سرد)
سونگ هی: خواهر مواضب خودت باش باشه؟!
کیونگ می: ب.. باشه (سرد)
سونگ هی: چیزی شد بهم بگو
زنگ کلاس خورد🔔
سونگ هی: من دیگه میرم سر کلاسم فعلا رفیق
جونگ سوک: فعلا
منم رفتم سر جام نشستم
..... ادامه دارد.....