اگالیتاریان و اگالیتر،اکوالیتریانیسم
اگالیتاریان و اگالیتر،اکوالیتریانیسم
اگالیتر مشتق از واژه فرانسوی اگالیته به معنی مساوات و مربوط به شعار انقلابی فرانسه یعنی آزادی،مساوات و برادری می باشد که کلید جنبش های آزادیخواهی قرن 19 در اروپا محسوب می شد.به زبان انگلیسی هم اصطلاح اگالیتاریان هم همین معنا را می دهد.
سیر تاربخی عقیده به مساوات انسان را در فلسفه غربی می گردد این طور بیان کرد:
1.رواقیون:واضح این عقیده محسوب می شوند که گفتند:همه مردم جهان برادر و در حقوق مساوی و تبعه جهان هستند بدون توجه به مال و مقام و نژاد یا فرهنگ.
2.سیسرو:تمام افراد آدمی را در طبیعت مساوی دانسته و می گوید:در هر فرد انسان ظرفیت و قابلیت تشخیص و شناسایی حقوق طبیعت آفریده شده و این صفت خاص فلاسفه یا دسته خاص دیگه نیست.
3.فلاسفه مسیحی قرون وسطی (اسکالستیک):تنها از لحاظ این که طرفدار القای حق مالکیت اراضی بوده و اموال را باعث شر و فساد دانستند.می شود گفت طرفدار یک نوع مساوات اقتصادی یا مالکیت عامه( کولکتیف) بودند ولی در باب مساوات سیاسی و اجتماعی ساکت ماندند.
4.قرن 17:
الف)جان لاک:فیلسوف انگلیسی طرفدار مساوات سیاسی و اجتماعی ولی مخالف مساوات مالی و اقتصادی است.
ب)حزب لولرز (رادیکال آی انگلیس):طرفدار مساوات سیاسی و تا حدی حامی مساوات اقتصادی هم بودند.
پ)حزب دیگرز(در انگلیس):به پشتیبانی جرارد وینستالی که آن ها را کمونیست های ایده آلیست یا یوتوپیان هم می گفتند طرفدار مساوات سیاسی و اجتماعی و حامی مساوات اقتصادی شدند.
ت)هارینگتون:پیشوای حزب جمهوریخواه انگلیس هم حامی مساوات سیاسی و هم اقتصادی بود.
5.قرن 18:مونتسکیو،روسو،ادموند برگ،هیوم و آدام اسمیت طرفدار فقط مساوات سیاسی و اجتماعی شدند نه اقتصادی.
6.قرن 19:جرمی بنتهام،جیمز میل و جان استوارت میل هم از مساوات سیاسی و اجتماعی شدند نه اقتصادی.
7.قرن 20:فلاسفه آمریکایی مثل جان دیووی و سایرین هم از مساوات سیاسی و اجتماعی طرفداری کردند نه اقتصادی.
#اکوالیتریانیسم #اگالیتاریان #اگالیتر
#واژگان_سیاسی #سیاست #ادبیات_سیاسی
اگالیتر مشتق از واژه فرانسوی اگالیته به معنی مساوات و مربوط به شعار انقلابی فرانسه یعنی آزادی،مساوات و برادری می باشد که کلید جنبش های آزادیخواهی قرن 19 در اروپا محسوب می شد.به زبان انگلیسی هم اصطلاح اگالیتاریان هم همین معنا را می دهد.
سیر تاربخی عقیده به مساوات انسان را در فلسفه غربی می گردد این طور بیان کرد:
1.رواقیون:واضح این عقیده محسوب می شوند که گفتند:همه مردم جهان برادر و در حقوق مساوی و تبعه جهان هستند بدون توجه به مال و مقام و نژاد یا فرهنگ.
2.سیسرو:تمام افراد آدمی را در طبیعت مساوی دانسته و می گوید:در هر فرد انسان ظرفیت و قابلیت تشخیص و شناسایی حقوق طبیعت آفریده شده و این صفت خاص فلاسفه یا دسته خاص دیگه نیست.
3.فلاسفه مسیحی قرون وسطی (اسکالستیک):تنها از لحاظ این که طرفدار القای حق مالکیت اراضی بوده و اموال را باعث شر و فساد دانستند.می شود گفت طرفدار یک نوع مساوات اقتصادی یا مالکیت عامه( کولکتیف) بودند ولی در باب مساوات سیاسی و اجتماعی ساکت ماندند.
4.قرن 17:
الف)جان لاک:فیلسوف انگلیسی طرفدار مساوات سیاسی و اجتماعی ولی مخالف مساوات مالی و اقتصادی است.
ب)حزب لولرز (رادیکال آی انگلیس):طرفدار مساوات سیاسی و تا حدی حامی مساوات اقتصادی هم بودند.
پ)حزب دیگرز(در انگلیس):به پشتیبانی جرارد وینستالی که آن ها را کمونیست های ایده آلیست یا یوتوپیان هم می گفتند طرفدار مساوات سیاسی و اجتماعی و حامی مساوات اقتصادی شدند.
ت)هارینگتون:پیشوای حزب جمهوریخواه انگلیس هم حامی مساوات سیاسی و هم اقتصادی بود.
5.قرن 18:مونتسکیو،روسو،ادموند برگ،هیوم و آدام اسمیت طرفدار فقط مساوات سیاسی و اجتماعی شدند نه اقتصادی.
6.قرن 19:جرمی بنتهام،جیمز میل و جان استوارت میل هم از مساوات سیاسی و اجتماعی شدند نه اقتصادی.
7.قرن 20:فلاسفه آمریکایی مثل جان دیووی و سایرین هم از مساوات سیاسی و اجتماعی طرفداری کردند نه اقتصادی.
#اکوالیتریانیسم #اگالیتاریان #اگالیتر
#واژگان_سیاسی #سیاست #ادبیات_سیاسی
۷.۱k
۰۳ آذر ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.