فصل دوم مافیای خشن من
فصل دوم مافیای خشن من
(ا.ت+)
(تهیونگ-)
(بچه ا.ت و تهیونگ یوری*)
(برادر ا.ت جکسون #)
(خواهر تهیونگ لیا&)
پارت دهم
ویو تهیونگ
داشتم با خودم فکر میکردم که ممکن کار می باشه که یکدفعه به چیزی خورد به سرم و
سیاهی
زمانی که بیدار شدم دیدم توی یه اتاق سیاه هستم
و دست و پاهامو بستن به صندلی
توی اتاق یه طرح پروانه بود (میزارم)
که یهو فهمیدم کار کیه
باند مافیای پروانه خطرناک ترین باند بعد باند من
دشمن اصلی من
*کیم وو*
(کیم وو دشمن خونی تهیونگ پدر تهیونگ پدر کیم وو رو کشته و کیم وو برای انتقام برادر دوقلوی تهیونگ رو کشته
و الان برگشته تا این بار تهیونگ رو بکشه)
(بله تهیونگ یه برادر دوقلوی داشته که در فصل اول گفته نشده برادر دوقلوی تهیونگ اسمش تهبین بود کیم تهبین)
الان از جونم چی میخواد
دیدم در باز شد و کیم وو اومد داخل
(کیم وو=∆)
∆سلام دشمن قدیمی خوشحال دارم دوباره بعد سال ها میبینمت
-از جونم چی میخوای برادرم رو که کشتی راحت نگرفتی
∆نه دلم هنوز خونه من میخوام تو رو زجر بدم به جای پدرت پدرت که بای بای شد شنیدم زنو بچه داری درسته
-با اونا کاری نداشته باش اگه یه تار مو از سر هر کدوم کم شه میکشمت
∆اروم فکر کنم با دیدن مرگ اونا زجر بکشی فکر خوبی کردم مگه نه
-نهههه تو اشغ.ال ک.ص.ا.ف.ت جرعت داری بهشون دست بزن تا بمیری (فریاد❗ )
∆میخوام همین کارو کنم تا چند ساعت دیگه
زن و بچه بهت ملحق میشن
-نهعهه .....(داد)
(کیم وو رفت و بعد ۵ساعت مکان ا.ت و یوری رو پیدا کرد)
(اما قرار چه اتفاقی رخ بده
جکسون میزاره ا.ت بره یانه
نظر شما چیه)
ادامه پارت بعد
شرط ۵کامنت و ۵لایک
(ا.ت+)
(تهیونگ-)
(بچه ا.ت و تهیونگ یوری*)
(برادر ا.ت جکسون #)
(خواهر تهیونگ لیا&)
پارت دهم
ویو تهیونگ
داشتم با خودم فکر میکردم که ممکن کار می باشه که یکدفعه به چیزی خورد به سرم و
سیاهی
زمانی که بیدار شدم دیدم توی یه اتاق سیاه هستم
و دست و پاهامو بستن به صندلی
توی اتاق یه طرح پروانه بود (میزارم)
که یهو فهمیدم کار کیه
باند مافیای پروانه خطرناک ترین باند بعد باند من
دشمن اصلی من
*کیم وو*
(کیم وو دشمن خونی تهیونگ پدر تهیونگ پدر کیم وو رو کشته و کیم وو برای انتقام برادر دوقلوی تهیونگ رو کشته
و الان برگشته تا این بار تهیونگ رو بکشه)
(بله تهیونگ یه برادر دوقلوی داشته که در فصل اول گفته نشده برادر دوقلوی تهیونگ اسمش تهبین بود کیم تهبین)
الان از جونم چی میخواد
دیدم در باز شد و کیم وو اومد داخل
(کیم وو=∆)
∆سلام دشمن قدیمی خوشحال دارم دوباره بعد سال ها میبینمت
-از جونم چی میخوای برادرم رو که کشتی راحت نگرفتی
∆نه دلم هنوز خونه من میخوام تو رو زجر بدم به جای پدرت پدرت که بای بای شد شنیدم زنو بچه داری درسته
-با اونا کاری نداشته باش اگه یه تار مو از سر هر کدوم کم شه میکشمت
∆اروم فکر کنم با دیدن مرگ اونا زجر بکشی فکر خوبی کردم مگه نه
-نهههه تو اشغ.ال ک.ص.ا.ف.ت جرعت داری بهشون دست بزن تا بمیری (فریاد❗ )
∆میخوام همین کارو کنم تا چند ساعت دیگه
زن و بچه بهت ملحق میشن
-نهعهه .....(داد)
(کیم وو رفت و بعد ۵ساعت مکان ا.ت و یوری رو پیدا کرد)
(اما قرار چه اتفاقی رخ بده
جکسون میزاره ا.ت بره یانه
نظر شما چیه)
ادامه پارت بعد
شرط ۵کامنت و ۵لایک
۴.۳k
۲۴ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.