موچی کیوت من p3
ویو ا/ت
منو جینا رفتیم به بچه ها گفتیم گفتم میان
ولی خدایی از خدام بود با جیمین برم شهر بازی همیشه با بچه ها میرفتیم ولی جیمین میگفت نمیتونه بیاد منم خیلی ناراحت میشدم
تو افکار خودم بودم ک خوردم به یکه ک افتادم خیلی کیوت اخم کرده بودم سرم رو اوردم بالا ک دیدم جیمین
ویو جیمین
جینا وا/ت خیلی دیر کرده بودن رفتم بگم چرا نمیان ک توراه خوردم به یکی ک افتاد سرشو اورد بالا ک دیدم ا/ت و یک اخم کیوت کرده دستمو جلوش دراز کردم با بلند شه ولی خب چون دختر لجبازی بود دستمو نگرفت و بلند شد
جیمین: ب... ببخشید
ا/ت: اشکال نداره فکر کنم من خیلی کوتاهم😕
جیمین: اره(خنده) جیمین ک تازه فهمیده بو چیکار کرده گفت: ن چیز... یعنی قدت نرمال... خیلیم خوبه... عهههه اصلا عالیه
ا/ت: یچی گفتی ک نُموتونی جمیخ کنی
جیمین: ام خب..... ببخشید راستی اومدم ببینم میان یا ن؟
ا/ت: اره میان
جیمین: خب میخوای این زنوگو باهم باشیم هوم؟
ا/ت: باوش(اروم و با حالت بچه گونه)
جیمین: لبخند زدم، تودلش(عررر خدااااآ این بشر چقدر نانازو کیوت لعنتی.... امشب حتما باید بگم حسمو بهش)
ا/ت: اممممم خب چیزی نمیخوای بگی؟
جیمین: ام خوب چرا قدم بزنیم یا بشینیم
ا/ت: قدم بزنیم
جیمین: دستامو کردم تو جیبم خب... یچی میخوام بگم ولی خجالت میکشم ولی خب چون صمیمی هستیم میگم البته سوال
ا/ت: خب
جیمین: کراش داری؟
ا/ت: با این حرفش سر جام میخکوب شدم...... اممم خب اره
جیمین: کییی؟
ا/ت: نمیتونم بگم
جیمین: اشکال نداره
ا/ت: تو چی؟
جیمین: من چی
ا/ت: کراش داری؟
جیمین: اره ولی نمیتونم بگم
ا/ت: چ بعد ولی من یک راهنمایی میکنم اول اسمش
زینگگگگگگگگگگ(مثلا زنگ خورد)
رفتن تو کلاس و ا/ت نتونست اول اسم کراششو بگه
ویو ا/ت
جینا:......
لایک ها 5 تا تا پارت بعدو بزارم
منو جینا رفتیم به بچه ها گفتیم گفتم میان
ولی خدایی از خدام بود با جیمین برم شهر بازی همیشه با بچه ها میرفتیم ولی جیمین میگفت نمیتونه بیاد منم خیلی ناراحت میشدم
تو افکار خودم بودم ک خوردم به یکه ک افتادم خیلی کیوت اخم کرده بودم سرم رو اوردم بالا ک دیدم جیمین
ویو جیمین
جینا وا/ت خیلی دیر کرده بودن رفتم بگم چرا نمیان ک توراه خوردم به یکی ک افتاد سرشو اورد بالا ک دیدم ا/ت و یک اخم کیوت کرده دستمو جلوش دراز کردم با بلند شه ولی خب چون دختر لجبازی بود دستمو نگرفت و بلند شد
جیمین: ب... ببخشید
ا/ت: اشکال نداره فکر کنم من خیلی کوتاهم😕
جیمین: اره(خنده) جیمین ک تازه فهمیده بو چیکار کرده گفت: ن چیز... یعنی قدت نرمال... خیلیم خوبه... عهههه اصلا عالیه
ا/ت: یچی گفتی ک نُموتونی جمیخ کنی
جیمین: ام خب..... ببخشید راستی اومدم ببینم میان یا ن؟
ا/ت: اره میان
جیمین: خب میخوای این زنوگو باهم باشیم هوم؟
ا/ت: باوش(اروم و با حالت بچه گونه)
جیمین: لبخند زدم، تودلش(عررر خدااااآ این بشر چقدر نانازو کیوت لعنتی.... امشب حتما باید بگم حسمو بهش)
ا/ت: اممممم خب چیزی نمیخوای بگی؟
جیمین: ام خوب چرا قدم بزنیم یا بشینیم
ا/ت: قدم بزنیم
جیمین: دستامو کردم تو جیبم خب... یچی میخوام بگم ولی خجالت میکشم ولی خب چون صمیمی هستیم میگم البته سوال
ا/ت: خب
جیمین: کراش داری؟
ا/ت: با این حرفش سر جام میخکوب شدم...... اممم خب اره
جیمین: کییی؟
ا/ت: نمیتونم بگم
جیمین: اشکال نداره
ا/ت: تو چی؟
جیمین: من چی
ا/ت: کراش داری؟
جیمین: اره ولی نمیتونم بگم
ا/ت: چ بعد ولی من یک راهنمایی میکنم اول اسمش
زینگگگگگگگگگگ(مثلا زنگ خورد)
رفتن تو کلاس و ا/ت نتونست اول اسم کراششو بگه
ویو ا/ت
جینا:......
لایک ها 5 تا تا پارت بعدو بزارم
۳۳.۹k
۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۲