کو اون نیمه ی گمشده ی آدم...؟؟
کو اون نیمه ی گمشده ی آدم؟ نخواستیم سوار بر اسب بیایی شاهزاده، کو اونی که بیاد بشینه پای حرفام؟ که من کلِ زندگیمو براش همونطوری که هست تعریف کنم! که بگم اینجا دروغ گفتم، اینجا اشتباه کردم، اینجا ضعیف بودم، اینجا حماقت کردم، اینجا ولی فراموش نکردم هنوز! ولی ازینجا به بعد میخوام فراموش کنم! میخوام تغییر کنم! میای یه کم زندگی کنیم؟
بلدی قدِّ یه ارزن پشتم باشی؟ وقتی کم آوردم شونه بشی واسم؟ بلدی وقتی دلتنگ شدم بغلم کنی؟ بلدی نگرانیامو از چشمام بخونی؟
شعرامو چی، میخونی؟ منم حرفای خوشگل بلدما، بلدم رفاقت کنم و واست معرفت خرج کنم، منم بلدم بخندونمتا جونم!
ببین
واسه من قصه نباف، هی دلیل و برهان نیار، من منطق سرم نمیشه، اگه توو چنته عشق داری بیا، بیا مردِ روزای سخت باش؛ مردِ عشق!
یهو یه جا پیدا شو که بفهمم در ناامیدی بسی امید است، که به این آدما بگم آره بابا پایانِ شبِ سیه سپید است...!
بلدی قدِّ یه ارزن پشتم باشی؟ وقتی کم آوردم شونه بشی واسم؟ بلدی وقتی دلتنگ شدم بغلم کنی؟ بلدی نگرانیامو از چشمام بخونی؟
شعرامو چی، میخونی؟ منم حرفای خوشگل بلدما، بلدم رفاقت کنم و واست معرفت خرج کنم، منم بلدم بخندونمتا جونم!
ببین
واسه من قصه نباف، هی دلیل و برهان نیار، من منطق سرم نمیشه، اگه توو چنته عشق داری بیا، بیا مردِ روزای سخت باش؛ مردِ عشق!
یهو یه جا پیدا شو که بفهمم در ناامیدی بسی امید است، که به این آدما بگم آره بابا پایانِ شبِ سیه سپید است...!
۹.۱k
۱۰ آذر ۱۴۰۰