(تو و مایکی دوسال تو رابطه بودین و جدیدن زیاد بهت توجه نم
(تو و مایکی دوسال تو رابطه بودین و جدیدن زیاد بهت توجه نمیکرد امروز بهت زنگ میزنه و میگه برای شب اماده باش میریم مهمونی)
ویو ات
زود اماده شدم و رفتم لباس بخرم برای شب
یه لباس دیدم که مطمعنم باهاش حرص مایکی رو در میارم
«لباسی که خرید اسلاید دو»پس میخرمش
ویو شب
مایکی
دمه در منتظر ات بودم
وقتی اومد بیرون خیلی جذاب شده بود ولی لباسش مناسب نبود
ات:میشینه تو ماشین*سلام
مایکی:سلام بیبی..
ات:....
راه میوفتن*
۱ساعت بعد
مایکی:رسیدیم*پیاده شدن
ات:پیاده شدن*رستوران قشنگیه
مایکی:گرفتن دست ات*بریم
خب بسه دیگه تا پارت بعد بای بای
ویو ات
زود اماده شدم و رفتم لباس بخرم برای شب
یه لباس دیدم که مطمعنم باهاش حرص مایکی رو در میارم
«لباسی که خرید اسلاید دو»پس میخرمش
ویو شب
مایکی
دمه در منتظر ات بودم
وقتی اومد بیرون خیلی جذاب شده بود ولی لباسش مناسب نبود
ات:میشینه تو ماشین*سلام
مایکی:سلام بیبی..
ات:....
راه میوفتن*
۱ساعت بعد
مایکی:رسیدیم*پیاده شدن
ات:پیاده شدن*رستوران قشنگیه
مایکی:گرفتن دست ات*بریم
خب بسه دیگه تا پارت بعد بای بای
۵.۰k
۰۵ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.