کارت شهید حاج حسین همدانی / مجاهدان
نام : شهید حسین همدانی
تولد : 1329
محل تولد : آبادان
شهادت : 16 / مهر / 1394
محل شهادت : سوریه _ حلب
سن : 65
مزار : گلزار شهدای همدان
خلاصه ای از زندگی : ( قسمت اول )
سلام خدمت شما فرزندانم ، من سردار حسین همدانی هستم . سال ۱۳۲۹ در آبادان متولد شدم . پدرم از کارکنان پالایشگاه آبادان بود ، که در سال ۱۳۳۲ در بیمارستان شرکت نفت درگذشت .
بدین ترتیب من در ۳ سالگی به اتفاق خانواده به همدان که شهر پدری مان بود ، رفتیم و من دوران کودکی و تحصیل را در این شهر با کار کردن در مغازه عطاری و کارگاه نجاری سپری کردم .
دوران سربازی را در تیپ 55 هوابرد شیراز گذارندم و در همان ابتدای جوانی در صف مبارزان انقلابی درآمدم و با حضور در محضر آیت الله شهید مدنی در همدان به مبارزه با رژیم شاهنشاهی پرداختم .
پس از پیروزی انقلاب اسلامی پایه گذاری و تأسیس سپاه پاسدارن انقلاب اسلامی استان همدان را آغاز کردم و خودم نیز به عنوان یکی از ارکان اصلی شورای عالی فرماندهی سپاه استان همدان ، فعالیتم را آغاز کردم و با کمک همرزمان و پاسداران آن خطه ، به پاکسازی عناصر طاغوت و عوامل فساد و نفاق برآمدم و از آنجایی که چندین بار به دست ساواک دستگیر شده و مورد تعقیب بودم ، عوامل طاغوت را به خوبی می شناختم .
با آغاز جنگ تحمیلی ، لحظه ای درنگ نکردم و راه کردستان را در پیش گرفتم و از آنجا که پیش از جنگ نیز به کمک مردم محروم کردستان رفته بودم گروهک های ضدانقلاب آنجا را می شناختم و این قضیه در مبارزه به کمک ما آمد .
مدتی بعد به جبهه های دفاع مقدس پیوستم و فرماندهی عملیات های مطلع الفجر را با پیروزی کامل تجربه کردم . فرماندهی جبهه میانی سرپل ذهاب هم از دیگر گام هایی بود که در راستای مبارزه با دشمن بعثی برداشتم
و پس از مدتی کوتاه به همراه حاج احمد متوسلیان و شهید همت و شهید شهبازی در تشکیل و سازماندهی لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) نقش بسزایی داشتم .
درعملیات های فتح المبین و بیت المقدس هم با مسئولیت فرماندهی محورهای عملیاتی سهیم بودم . پس از تشکیل یگان های رزم سپاه به عنوان بانی و نخستین فرمانده لکشر ۳۲ انصارالحسین (ع) استان همدان ، وارد میدان نبرد شدم و مدتی بعد ، قبل از عملیات های بزرگ کربلای چهار و کربلای پنج ، به فرماندهی لشگر ۱۶ قدس گیلان انتخاب شدم تا توفیق خدمت به کشور را به همراه شیرمردان گیلکی در کارنامه خود ثبت کنم .
همچنین در عملیات مرصاد نیز حضور داشتم .
پس از پایان دفاع مقدس به دانشگاه فرماندهی و ستاد رفتم و تحصیل تئوریک و آکادمیک هدایت یگان ها را هم به تجربیاتم اضافه کردم و با انتصاب به عنوان فرمانده قرارگاه نجف اشرف و لشکر ۴ بعثت در غرب کشور، کارنامه ی جدیدی از خود به جا گذاشتم .
تولد : 1329
محل تولد : آبادان
شهادت : 16 / مهر / 1394
محل شهادت : سوریه _ حلب
سن : 65
مزار : گلزار شهدای همدان
خلاصه ای از زندگی : ( قسمت اول )
سلام خدمت شما فرزندانم ، من سردار حسین همدانی هستم . سال ۱۳۲۹ در آبادان متولد شدم . پدرم از کارکنان پالایشگاه آبادان بود ، که در سال ۱۳۳۲ در بیمارستان شرکت نفت درگذشت .
بدین ترتیب من در ۳ سالگی به اتفاق خانواده به همدان که شهر پدری مان بود ، رفتیم و من دوران کودکی و تحصیل را در این شهر با کار کردن در مغازه عطاری و کارگاه نجاری سپری کردم .
دوران سربازی را در تیپ 55 هوابرد شیراز گذارندم و در همان ابتدای جوانی در صف مبارزان انقلابی درآمدم و با حضور در محضر آیت الله شهید مدنی در همدان به مبارزه با رژیم شاهنشاهی پرداختم .
پس از پیروزی انقلاب اسلامی پایه گذاری و تأسیس سپاه پاسدارن انقلاب اسلامی استان همدان را آغاز کردم و خودم نیز به عنوان یکی از ارکان اصلی شورای عالی فرماندهی سپاه استان همدان ، فعالیتم را آغاز کردم و با کمک همرزمان و پاسداران آن خطه ، به پاکسازی عناصر طاغوت و عوامل فساد و نفاق برآمدم و از آنجایی که چندین بار به دست ساواک دستگیر شده و مورد تعقیب بودم ، عوامل طاغوت را به خوبی می شناختم .
با آغاز جنگ تحمیلی ، لحظه ای درنگ نکردم و راه کردستان را در پیش گرفتم و از آنجا که پیش از جنگ نیز به کمک مردم محروم کردستان رفته بودم گروهک های ضدانقلاب آنجا را می شناختم و این قضیه در مبارزه به کمک ما آمد .
مدتی بعد به جبهه های دفاع مقدس پیوستم و فرماندهی عملیات های مطلع الفجر را با پیروزی کامل تجربه کردم . فرماندهی جبهه میانی سرپل ذهاب هم از دیگر گام هایی بود که در راستای مبارزه با دشمن بعثی برداشتم
و پس از مدتی کوتاه به همراه حاج احمد متوسلیان و شهید همت و شهید شهبازی در تشکیل و سازماندهی لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) نقش بسزایی داشتم .
درعملیات های فتح المبین و بیت المقدس هم با مسئولیت فرماندهی محورهای عملیاتی سهیم بودم . پس از تشکیل یگان های رزم سپاه به عنوان بانی و نخستین فرمانده لکشر ۳۲ انصارالحسین (ع) استان همدان ، وارد میدان نبرد شدم و مدتی بعد ، قبل از عملیات های بزرگ کربلای چهار و کربلای پنج ، به فرماندهی لشگر ۱۶ قدس گیلان انتخاب شدم تا توفیق خدمت به کشور را به همراه شیرمردان گیلکی در کارنامه خود ثبت کنم .
همچنین در عملیات مرصاد نیز حضور داشتم .
پس از پایان دفاع مقدس به دانشگاه فرماندهی و ستاد رفتم و تحصیل تئوریک و آکادمیک هدایت یگان ها را هم به تجربیاتم اضافه کردم و با انتصاب به عنوان فرمانده قرارگاه نجف اشرف و لشکر ۴ بعثت در غرب کشور، کارنامه ی جدیدی از خود به جا گذاشتم .
۵۰۸
۱۰ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.