دنیایی دیگر پارت۵
مایکی.عررر سانزوعم میشناسین
ا/ت.نشناسیم دیگه اوتاکو نیستیم
صدایه اهنگ*
زهرا.صدا چیع؟
مینا.صدا گوشی منه
هستی.چه اهنگ اجق وجقی گذاشتی
مینا. صدا مایکیه قراره امرو گوشومو ورژن ران و ریندو کنم ولی یه اهنگ توپ میخوام
هستی.تو دیگه حالا برو جواب بده
ا/ت.کیه؟
مینا.یا خود سوکونا
زهرا.کیه جونگ کوک؟😂😂(گفتم که ایشون ارمیه منم ارمی بایسم جونگ کوکه دیگه ایشون انیمه نمیبینن چیکار کنم بر اساس واقعیته)
مینا.مامانم🫡🔪
ا/ت.یا حضرت اِما چرا زنگ زده
(از بغل ران اومد پایین)
مایکی. اِما حضرت؟🫤
هستی.یه لحظه ننال ببینم چی میگه مامانش
تاکه.مگه تو مامانش نبودی
هستی.
ای خودا همینجوری منو صدا میزنه مث شما داداش نیستین به هم میگین داداش
تاکه.باش باش باش☺️
مینا.الو مامان
«رو بلندگوئه»
م/م.مینا چیکار میکنین ناحار درست کردین؟(م/م یعنی مامان مینا)
مینا.اره درست کردم
م.م.درست کردی مگه هستی کجاست؟(از اونجایی که هستی از منو زهرا ا/ت بزرگ تره انتظار داره غذا درست کنه فقط یهسال)
مینا.اره مگه یادت رفته بت گفتم بلد نیست نودل بلده فقط
م.م.شماهم خودتونو کشتین با این نودل
مامان.کار نداری برم بیدارشون کنم؟
م.م بیدار نشدن؟
مینا. چرا بیدارن ولی گشنشونه نمیتونن غذا در بیارن
م.م.اوک بای
مینا.الان مثلا با کلاسی میگی بای؟ 😂
م.م.چقد بت بگم بی خود نخد بدو برو خدافظ
مینا.باشه😒خدافظ
هستی.دیگه چی؟ 🔪🔪
مینا.فقط چیزای خوبتو گفتم اونارو بگم نمیزاشت بات بگردم شرمنده
ا/ت.خب ناحار در بیار
مینا.برم مرغارو سرخ کنم میام
ا/ت،زهرا،هستی.مرغ؟
مینا.وقتی ممون میاد مامانا چی درست میکنن
زهرا.اها..باریکلا اون همه غذا درست کردی
مینا.من مث شمام یه جا بشینم الان میاد غذا هارو تموم نکتیدا
هستی. باش منو ا/ت هم اتک میبینیم
زهرا.منم برم تو روبیکا
بقیه(مایکینا).ما چیکار کنیم
مینا.میاین تو گرما پیش من بشینین غذا درست کنین و حرف بزنیم؟😐
بقیه.نه
مینا.پس تلویزیون ببینین
بقیه.باش
خب بچه ها حوصله ندارم کل اتفاقاتو بنویسم واس همین خلاصه میکنم
غذاشونو خردن یکمم بازی کردیم
بعد بازی یکم چرت زدیم بعد شب شدو خوابیدم صبح شنبه چون مدرسه داشتیم(شرمنده دیگه گفتم تو دورا مدرسه باشه) من زودتر از روزای دیگه بیداذشدم کلی کار داشتم کس دیگه ای هم نیومده بود کلی خونه رو جارو زدم حیاط شستم و از این کارا وسایل مدرسه زهرا و ا/ت و تستی و خودمم اماده کردم ناحارم اماده کردم لباسامونم گذاشتم برون که هپ ران و ریندو هم بیدار شدن ساعت ۹ بود دیگه
مینا.عام بیدارتون کردم؟
ران.نه دیگه موقع بیدار شدنمون بود
مینا.اهان اوک
ریندو.چیکار میکردی؟
مینا.هیچ خونه رو تمیز میکردم و بعدشم برا مدرسه وسایلشونو حاضر میکردم
ران.مگه صبح نمیرین
مینا.یه هفته صبی یه تفته ظهری
ریندو.اهان
ران.چرا تو همه کارارو میکنی؟
مینا.اینا تو عمرشون دست به سیاه سفید نزدن اینجا هم خونه منه پس باید تمیزش کنم ولی حتی اگه خونه منم نبود تمیزش میکردم
ریندو.اینجوری کلفت خونه ای که
مینا.نه بابا چون میدونم اینا از پسش برنمیان من تمیز میکنم اما بعضی وقتاهم کمک میکنن
خب ران و ریدوئم بهم کمک کرد بعدشم ساعت دیگه یازده بود رفتم بیدارشون کردم که اب صورتشون بزننو ناحار بوخورن
زهرا.ناحار چیه؟
مینا.ماکارونی
ا/ت.اخجون ماکارونی
خب خردن و سریع اماده شدیم
وقتی مقنعه همونو پوشیدیم مث چی نگامون کردن
چیفی.این چیه؟
مینا.مقنعهست اینجا همه بتید مقنعه بپوشن تو مدرسه البته اونم دختره
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ خب بچه ها دیگه خستم شد تا پارت بعد
بایی✨🎶
ا/ت.نشناسیم دیگه اوتاکو نیستیم
صدایه اهنگ*
زهرا.صدا چیع؟
مینا.صدا گوشی منه
هستی.چه اهنگ اجق وجقی گذاشتی
مینا. صدا مایکیه قراره امرو گوشومو ورژن ران و ریندو کنم ولی یه اهنگ توپ میخوام
هستی.تو دیگه حالا برو جواب بده
ا/ت.کیه؟
مینا.یا خود سوکونا
زهرا.کیه جونگ کوک؟😂😂(گفتم که ایشون ارمیه منم ارمی بایسم جونگ کوکه دیگه ایشون انیمه نمیبینن چیکار کنم بر اساس واقعیته)
مینا.مامانم🫡🔪
ا/ت.یا حضرت اِما چرا زنگ زده
(از بغل ران اومد پایین)
مایکی. اِما حضرت؟🫤
هستی.یه لحظه ننال ببینم چی میگه مامانش
تاکه.مگه تو مامانش نبودی
هستی.
ای خودا همینجوری منو صدا میزنه مث شما داداش نیستین به هم میگین داداش
تاکه.باش باش باش☺️
مینا.الو مامان
«رو بلندگوئه»
م/م.مینا چیکار میکنین ناحار درست کردین؟(م/م یعنی مامان مینا)
مینا.اره درست کردم
م.م.درست کردی مگه هستی کجاست؟(از اونجایی که هستی از منو زهرا ا/ت بزرگ تره انتظار داره غذا درست کنه فقط یهسال)
مینا.اره مگه یادت رفته بت گفتم بلد نیست نودل بلده فقط
م.م.شماهم خودتونو کشتین با این نودل
مامان.کار نداری برم بیدارشون کنم؟
م.م بیدار نشدن؟
مینا. چرا بیدارن ولی گشنشونه نمیتونن غذا در بیارن
م.م.اوک بای
مینا.الان مثلا با کلاسی میگی بای؟ 😂
م.م.چقد بت بگم بی خود نخد بدو برو خدافظ
مینا.باشه😒خدافظ
هستی.دیگه چی؟ 🔪🔪
مینا.فقط چیزای خوبتو گفتم اونارو بگم نمیزاشت بات بگردم شرمنده
ا/ت.خب ناحار در بیار
مینا.برم مرغارو سرخ کنم میام
ا/ت،زهرا،هستی.مرغ؟
مینا.وقتی ممون میاد مامانا چی درست میکنن
زهرا.اها..باریکلا اون همه غذا درست کردی
مینا.من مث شمام یه جا بشینم الان میاد غذا هارو تموم نکتیدا
هستی. باش منو ا/ت هم اتک میبینیم
زهرا.منم برم تو روبیکا
بقیه(مایکینا).ما چیکار کنیم
مینا.میاین تو گرما پیش من بشینین غذا درست کنین و حرف بزنیم؟😐
بقیه.نه
مینا.پس تلویزیون ببینین
بقیه.باش
خب بچه ها حوصله ندارم کل اتفاقاتو بنویسم واس همین خلاصه میکنم
غذاشونو خردن یکمم بازی کردیم
بعد بازی یکم چرت زدیم بعد شب شدو خوابیدم صبح شنبه چون مدرسه داشتیم(شرمنده دیگه گفتم تو دورا مدرسه باشه) من زودتر از روزای دیگه بیداذشدم کلی کار داشتم کس دیگه ای هم نیومده بود کلی خونه رو جارو زدم حیاط شستم و از این کارا وسایل مدرسه زهرا و ا/ت و تستی و خودمم اماده کردم ناحارم اماده کردم لباسامونم گذاشتم برون که هپ ران و ریندو هم بیدار شدن ساعت ۹ بود دیگه
مینا.عام بیدارتون کردم؟
ران.نه دیگه موقع بیدار شدنمون بود
مینا.اهان اوک
ریندو.چیکار میکردی؟
مینا.هیچ خونه رو تمیز میکردم و بعدشم برا مدرسه وسایلشونو حاضر میکردم
ران.مگه صبح نمیرین
مینا.یه هفته صبی یه تفته ظهری
ریندو.اهان
ران.چرا تو همه کارارو میکنی؟
مینا.اینا تو عمرشون دست به سیاه سفید نزدن اینجا هم خونه منه پس باید تمیزش کنم ولی حتی اگه خونه منم نبود تمیزش میکردم
ریندو.اینجوری کلفت خونه ای که
مینا.نه بابا چون میدونم اینا از پسش برنمیان من تمیز میکنم اما بعضی وقتاهم کمک میکنن
خب ران و ریدوئم بهم کمک کرد بعدشم ساعت دیگه یازده بود رفتم بیدارشون کردم که اب صورتشون بزننو ناحار بوخورن
زهرا.ناحار چیه؟
مینا.ماکارونی
ا/ت.اخجون ماکارونی
خب خردن و سریع اماده شدیم
وقتی مقنعه همونو پوشیدیم مث چی نگامون کردن
چیفی.این چیه؟
مینا.مقنعهست اینجا همه بتید مقنعه بپوشن تو مدرسه البته اونم دختره
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ خب بچه ها دیگه خستم شد تا پارت بعد
بایی✨🎶
۳.۳k
۲۱ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.