می گفت عشق مثل یک بیماری میمونه
می گفت عشق مثل یک بیماری میمونه
که تو هر آدمی یک جور بروز میکنه
یکی بدبین میشه
یکی مهربون میشه
یکی غمگین میشه
یه سری هم از ترس واگیردار بودن رها می کنن میرن
من تنها حسی که دارم دلتنگیه
ولی یه سوال مثل خوره افتاده تو سرم
اگه دیگه دلتنگ کسی نشم چی؟!
| قهوه سرد آقایِ نویسنده_ روزبه معین |
که تو هر آدمی یک جور بروز میکنه
یکی بدبین میشه
یکی مهربون میشه
یکی غمگین میشه
یه سری هم از ترس واگیردار بودن رها می کنن میرن
من تنها حسی که دارم دلتنگیه
ولی یه سوال مثل خوره افتاده تو سرم
اگه دیگه دلتنگ کسی نشم چی؟!
| قهوه سرد آقایِ نویسنده_ روزبه معین |
۴.۱k
۱۱ بهمن ۱۴۰۱