ادامه پارت 50
یه مردی داشت چک میکرد که کمربندامون محکمه یا نه و بعد حرکت کرد داشت میرفت تو اوجش و من جیغم رفت هوا
لوکاس. موهااااامممم
=موهای منمممم
لوکاس. نباایددد جولوو میینشستیییممم
=دقیقااا
بعد سه دور وایستاد پیاده شدیم داشتم تلو تلو میخوردم یجا وایستادمو موهامو با دستم درست میکردم که دیدم لیدیا حالش خیلی بده
سریع دووید بیرون از محوطه ترن هوایی
ماهم رفتیم دونبالش دیدم داره بالا میاره
یونجین سرپا نشستو موهاشو گرفت تو دستاش
رایدس دستشو انداخت رو کولم
رایدس. بخاطر ترن هواییه؟
تهیونگ. چیشده.. لیدیا حالت خوبه؟
=داداش کل صبحونه رو بالا اورد انتظار داری خوب باشه
سارینا. فکر نکنم بخاطر ترن هوایی باشه.. تست دادی
لیدیا سرشو به چپ راست تکون داد یعنی نه
=زودباش برو سر و روتو بشور
لیدیا با یونجین رفتن دستشویی
چندتا بازی عادی رفتیم و بعد رفتیم خونه
وسایلامونو جمع کردیمو رفتیم خونه
=یه لیست بنویسم برای شام کی میره بخره
یونجین. من میرم همون راهم میرم داروخانه تست بگیرم
=باشه
تو کاغذ نوشتمو دستش دادم
رفتم تو اتاق دیدم سارینا کنار لیدیا نشسته
=فسقلی در چه حاله
لیدیا. هنوزکه معلوم نیست... اومیدوارم سالم باشه
سارینا. شک نکن
لیدیا. آمادگی مادر شدنو ندارم
=به قول کوک زود پیش رفتینااا... ولی اگه به دنیا بیاد با خالش تو یه مدرسه میوفتن
سارینا. عه دقت نکرده بودم
لیدیا. خوبه یه هم بازی داره
لیدیا ویو
صدای در اومد
سارینا. آا ات بیا بریم
وقتی داشتن میرفتم یونجین کیسه خوراکی داد دست ات و اومد تو
یونجین. چطوری چاکیا
لیدیا. خوبم
یونجین. اینم از بیبی چک
بیبی چکو برداشتمو رفتم تو دستشویو کارای لازمو انجام دادم
لوکاس. موهااااامممم
=موهای منمممم
لوکاس. نباایددد جولوو میینشستیییممم
=دقیقااا
بعد سه دور وایستاد پیاده شدیم داشتم تلو تلو میخوردم یجا وایستادمو موهامو با دستم درست میکردم که دیدم لیدیا حالش خیلی بده
سریع دووید بیرون از محوطه ترن هوایی
ماهم رفتیم دونبالش دیدم داره بالا میاره
یونجین سرپا نشستو موهاشو گرفت تو دستاش
رایدس دستشو انداخت رو کولم
رایدس. بخاطر ترن هواییه؟
تهیونگ. چیشده.. لیدیا حالت خوبه؟
=داداش کل صبحونه رو بالا اورد انتظار داری خوب باشه
سارینا. فکر نکنم بخاطر ترن هوایی باشه.. تست دادی
لیدیا سرشو به چپ راست تکون داد یعنی نه
=زودباش برو سر و روتو بشور
لیدیا با یونجین رفتن دستشویی
چندتا بازی عادی رفتیم و بعد رفتیم خونه
وسایلامونو جمع کردیمو رفتیم خونه
=یه لیست بنویسم برای شام کی میره بخره
یونجین. من میرم همون راهم میرم داروخانه تست بگیرم
=باشه
تو کاغذ نوشتمو دستش دادم
رفتم تو اتاق دیدم سارینا کنار لیدیا نشسته
=فسقلی در چه حاله
لیدیا. هنوزکه معلوم نیست... اومیدوارم سالم باشه
سارینا. شک نکن
لیدیا. آمادگی مادر شدنو ندارم
=به قول کوک زود پیش رفتینااا... ولی اگه به دنیا بیاد با خالش تو یه مدرسه میوفتن
سارینا. عه دقت نکرده بودم
لیدیا. خوبه یه هم بازی داره
لیدیا ویو
صدای در اومد
سارینا. آا ات بیا بریم
وقتی داشتن میرفتم یونجین کیسه خوراکی داد دست ات و اومد تو
یونجین. چطوری چاکیا
لیدیا. خوبم
یونجین. اینم از بیبی چک
بیبی چکو برداشتمو رفتم تو دستشویو کارای لازمو انجام دادم
۳.۰k
۱۴ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.