فقط مال من باش پارت ۵۱
من:خیلی ترسیدم دختره ی احمق میدونی اگه زودتر پانمیشدم چی میشد بعد پاشد نشست یونا:جونگ کوک عشقم نگران نباش تو خودت خوبی من:من مهم نیستم تو مهمی یونا:خوب توهم مهمی برام بعد اومد بغلم کرد منم بغلش کردم من:خیلی یخی چیکار کنم من:بزار همینجوری تو بغلت بمونم اینجوری راحت ترم جونگ کوک من:جانم یونا:کی میریم خونه من:میریم عشقم میریم بعد گوشیش زنگ خورد من:عه انگار آنتن هست یونا:آره بعد جواب داد تهیونگ بود تهیونگ:پسر شماها کجایید من:ما خیرسرمون اومدیم بیرون برا بلنتاین اما الان تویه جنگل تویه کلبه منجد سرد گیر افتادیم تهیونگ:وای کجایید الان من:اون جنگلی که یه بار رفتیم تهیونگ:آه اوکی ما اومدیم من:فقط زود یونا حالش زیاد خوب نیست تهیونگ:باشه بعد قطع کردم من:عشقم تموم شد میان کمکمون یونا:وایی خوبه بلخره از اینجا میریم من:یونا تو رنگ پریده یونا:خوب عشقم سرما خوردم دیگه من:وایی هیچیم که نداریم😦میتونی تحمل کنی یونا:آره عشقم میتونم همون سلفه شدیدی کرد من:یونا یونا نفس بکش یه نفس کشید نفسش شدا دار نبود شدید سرماخورده بود دستمو رو پیشونیش گذاشتم دیدم داغ شده و میسوزه هیم عرق از سر و کلش میریخت من:واییی یونا اگه دوباره توریت بشه چی یونا:هیچ هیچ هیچیم نمیشه عطسه کرد آبریزش بینی دیگه داشتم نگران میشدم
۸.۳k
۳۰ فروردین ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.