عشق هرگز وجود نداشت
پارت ۷
ت : عشقم کو....
ت : دیدم کسی دم در نیست امیدم درو ببندم یه نفر از پشت دستمال گذاشت جلو بینیم و بعد دیگه هیچی نفهمیدم .
.... : چشماش و دهنش رو باز کنید
آدم ربا : اما ممکنه جیغ بزنه
.... : خودم میدونم چی کار کنم
آدم ربا : چشم قربان
ت : چشمام رو باز کردم دیدم یه جایی مثل انباری بودم .
ت : یه نفر رو جلوم دیدم
ت : چرا منو دزدیدی
.... : آی ا/ت آروم باش قرار به دست من به ف*ا*ک بری خوشگلم منو تو رو دوست دارم 😏😏
ت : ولم کن بنگچان ( این یه بنگچان دیگست )
بنگچان : چرا پرده کوچولو وقتی میتونم تو رو تو قفس نگه دارم
....... ( زنگ تلفن بنگچان )
بنگچان : بله
ک : عوضی چرا زن منو دزدیدی
بنگچان : پس ازدواج کردین ا/ت دوست دختر من بود اگه تو نبودی من با ا/ت ازدواج میکردم
( خوب قضیه از این قراره بابای ا/ت قبل از مرگش میخواست ا/ت رو بده به بنگچان ولی ا/ت بنگچان رو دوست نداشت روزی که بنگچان میخواست با ا/ت ازدواج کنه بابای ا/ت میمیره و بنگچان قیبش میزنه بنگچان بابای ا/ت رو کشته بود چون بابای ا/ت نمی خواست ا/ت با کسی ازدواج کنه که دوسش نداره به خاطر اون بنگچان بابای ا/ت رو کشت )
ک : عوضی ت رو ول کن منو بجاش بگیر
بنگچان : ای مرغ ای عاشق هه فکر کردی میزارم ا/ت زنده بمونه
ک : نه ا/ت دو نکش لطفا
بنگچان : تنها یه راه حل هست که میتونم ا/ت رو نکشم
ک : چی
علامت بنگچان : ب
ب : باید از ا/ت طلاق بگیری
ک : اگه اینکار رو بکنم ا/ت رو نمیکشی
ب : نه
ک : باشه فقط بزار برای آخرین بار ا/ت رو ببینم
ب : باشه من ا/ت رو می برم خونت بعد از خداحافظی با ا/ت باید از اونجا بری باشه
ک : باشه 😔😔
ادامه دارد.....
پایان
امیدوارم دوست داشته باشید ♡
لایک و کامنت یاده نره کیوتم ♡
ت : عشقم کو....
ت : دیدم کسی دم در نیست امیدم درو ببندم یه نفر از پشت دستمال گذاشت جلو بینیم و بعد دیگه هیچی نفهمیدم .
.... : چشماش و دهنش رو باز کنید
آدم ربا : اما ممکنه جیغ بزنه
.... : خودم میدونم چی کار کنم
آدم ربا : چشم قربان
ت : چشمام رو باز کردم دیدم یه جایی مثل انباری بودم .
ت : یه نفر رو جلوم دیدم
ت : چرا منو دزدیدی
.... : آی ا/ت آروم باش قرار به دست من به ف*ا*ک بری خوشگلم منو تو رو دوست دارم 😏😏
ت : ولم کن بنگچان ( این یه بنگچان دیگست )
بنگچان : چرا پرده کوچولو وقتی میتونم تو رو تو قفس نگه دارم
....... ( زنگ تلفن بنگچان )
بنگچان : بله
ک : عوضی چرا زن منو دزدیدی
بنگچان : پس ازدواج کردین ا/ت دوست دختر من بود اگه تو نبودی من با ا/ت ازدواج میکردم
( خوب قضیه از این قراره بابای ا/ت قبل از مرگش میخواست ا/ت رو بده به بنگچان ولی ا/ت بنگچان رو دوست نداشت روزی که بنگچان میخواست با ا/ت ازدواج کنه بابای ا/ت میمیره و بنگچان قیبش میزنه بنگچان بابای ا/ت رو کشته بود چون بابای ا/ت نمی خواست ا/ت با کسی ازدواج کنه که دوسش نداره به خاطر اون بنگچان بابای ا/ت رو کشت )
ک : عوضی ت رو ول کن منو بجاش بگیر
بنگچان : ای مرغ ای عاشق هه فکر کردی میزارم ا/ت زنده بمونه
ک : نه ا/ت دو نکش لطفا
بنگچان : تنها یه راه حل هست که میتونم ا/ت رو نکشم
ک : چی
علامت بنگچان : ب
ب : باید از ا/ت طلاق بگیری
ک : اگه اینکار رو بکنم ا/ت رو نمیکشی
ب : نه
ک : باشه فقط بزار برای آخرین بار ا/ت رو ببینم
ب : باشه من ا/ت رو می برم خونت بعد از خداحافظی با ا/ت باید از اونجا بری باشه
ک : باشه 😔😔
ادامه دارد.....
پایان
امیدوارم دوست داشته باشید ♡
لایک و کامنت یاده نره کیوتم ♡
۲۶.۲k
۱۴ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.