عمارت کیم p9
ویوا.ت
دوباره حاظر شدم تا مثل همیشه برم باشگاه بسکتبالم باشگاه ما عمومیه هم دختر و هم پسر باهمیم من اونجارو دوس دارم ولی بعضی از پسرا خیلی هیز به ما دخترا نگاه میکنن راستش رو یکیشون خیلی وقته کراشم منحرف و هیر نیس باحاله اسمش یونجین هست همشن خودمه چند ماه بزرگتر از من البته
دوباره رفتم باشگاه
ساعت باشگاه تموم شد
یونجین:ا.ت میای امروز بریم پارک
ا.ت:آخه
یونجین:بیا بریم دیگه
ا.ت:ولی زود برگردیم باشه
یونجین:چشم
ویو ا.ت
با یونجین رفتیم پارک و بعد ۳ ساعت برگشتیم دیدم کوک و جیمین اونجان کوک اومد از دستم گرفت و پرتم کرد تو ماشین و با آخرین سرعت میروند جیمین هم عصبی نگام میکرد واقا ترسیده بودم حالا چه غلطی کنم رسیدیم عمارت تهیونگ دستمو گرفت و برد اتاق شکنجه
تهیونگ:میخواستی فرار کنی؟(عربده)
ا.ت:نه به خدا با یونجین رفته بودم پارک بقلی به خدا راس میگم میتونی از خود یونجین بپرسی
تهیونگ:مگه نگفتم اجازه نداری تنها بری باید تنبیه بشی هربار زمت میشماری وگرنه دوباره میزنم
ا.ت:هققق ببخشید اخخخ ۱ هققق ۲ هقققق ۳............۱۹۹ هقققق ۲۰۰
ویو تهیونگ
انقدر عصبی بودم که ۲۰۰ تا با شلاق زمش که بیهوش شد بدنش خونی بود یلحظه از خودم ناامید شدم ولی دیدم کوک با شتاب درو باز کرد
کوک:تهیونگ ۲۰۰ تا ضربه برای یه دختر زیاده اونم با این شلاق دیوونه شدی؟
تهیونگ:کوک ببند دهنتو
ا.ت رو براید بغل کردم و بردم تو اتاقم زخمای رو پاک کردم و بردمش حموم تا خونش پاک شع(منحرفا با لباسه)
اجوما رو صدا زدم تا بیاد لباسش رو عوض کنه بعد اومدم و به زخماش پماد زدم و بستم دکتر اومد معاینش گرد
دکتر:خوبه میزیش نشده از درد و ترس بیهوش شده
تهیونگ:ممنون جیمین پایین پولتون رو میده
دکتر:با اجازه ارباب
بعد رفت
۲ ساعت بعد
ویو ا.ت
با سر درد شدیدی از خواب بیدار شدم بدنم درد میکرد دیدم کل بدنم پانسمان شده بود دیدم تهیونگ اومد از ترس. فتم زیر پتو و خودمو به خواب زدم
تهیونگ:میدونم بیداری بیا بیرون از زیر اون پتو
ا.ت:چی میگی(بغض)
تهیونگ:بدنت درد میکنه؟
ا.ت:به تو چه...
تهیونگ:به من چه؟مث اینکه باید دوباره تنبیهت کنم
ا.ت:نه نه توروخدا درد دارم هققق مگه من چیکار کردم هققق
تهیونگ:خب گریه نکن خیلی نازک نارنجی ای
ا.ت:نازک نارنجی؟اینهمه منو زدی بعد میگی نازک نارنجی فک کنم تو علاوه بر اینکه اخلاق نداری پرو هم هم هستی(عصبی کیوت)
تهیونگ:پرو که تویی اگه عصبیم نمیکردی منم تنبیهت نمیکردم
(بفرمایید کرمتون بخوابه حالا بد بخت ا.ت رو زد😭)
دوباره حاظر شدم تا مثل همیشه برم باشگاه بسکتبالم باشگاه ما عمومیه هم دختر و هم پسر باهمیم من اونجارو دوس دارم ولی بعضی از پسرا خیلی هیز به ما دخترا نگاه میکنن راستش رو یکیشون خیلی وقته کراشم منحرف و هیر نیس باحاله اسمش یونجین هست همشن خودمه چند ماه بزرگتر از من البته
دوباره رفتم باشگاه
ساعت باشگاه تموم شد
یونجین:ا.ت میای امروز بریم پارک
ا.ت:آخه
یونجین:بیا بریم دیگه
ا.ت:ولی زود برگردیم باشه
یونجین:چشم
ویو ا.ت
با یونجین رفتیم پارک و بعد ۳ ساعت برگشتیم دیدم کوک و جیمین اونجان کوک اومد از دستم گرفت و پرتم کرد تو ماشین و با آخرین سرعت میروند جیمین هم عصبی نگام میکرد واقا ترسیده بودم حالا چه غلطی کنم رسیدیم عمارت تهیونگ دستمو گرفت و برد اتاق شکنجه
تهیونگ:میخواستی فرار کنی؟(عربده)
ا.ت:نه به خدا با یونجین رفته بودم پارک بقلی به خدا راس میگم میتونی از خود یونجین بپرسی
تهیونگ:مگه نگفتم اجازه نداری تنها بری باید تنبیه بشی هربار زمت میشماری وگرنه دوباره میزنم
ا.ت:هققق ببخشید اخخخ ۱ هققق ۲ هقققق ۳............۱۹۹ هقققق ۲۰۰
ویو تهیونگ
انقدر عصبی بودم که ۲۰۰ تا با شلاق زمش که بیهوش شد بدنش خونی بود یلحظه از خودم ناامید شدم ولی دیدم کوک با شتاب درو باز کرد
کوک:تهیونگ ۲۰۰ تا ضربه برای یه دختر زیاده اونم با این شلاق دیوونه شدی؟
تهیونگ:کوک ببند دهنتو
ا.ت رو براید بغل کردم و بردم تو اتاقم زخمای رو پاک کردم و بردمش حموم تا خونش پاک شع(منحرفا با لباسه)
اجوما رو صدا زدم تا بیاد لباسش رو عوض کنه بعد اومدم و به زخماش پماد زدم و بستم دکتر اومد معاینش گرد
دکتر:خوبه میزیش نشده از درد و ترس بیهوش شده
تهیونگ:ممنون جیمین پایین پولتون رو میده
دکتر:با اجازه ارباب
بعد رفت
۲ ساعت بعد
ویو ا.ت
با سر درد شدیدی از خواب بیدار شدم بدنم درد میکرد دیدم کل بدنم پانسمان شده بود دیدم تهیونگ اومد از ترس. فتم زیر پتو و خودمو به خواب زدم
تهیونگ:میدونم بیداری بیا بیرون از زیر اون پتو
ا.ت:چی میگی(بغض)
تهیونگ:بدنت درد میکنه؟
ا.ت:به تو چه...
تهیونگ:به من چه؟مث اینکه باید دوباره تنبیهت کنم
ا.ت:نه نه توروخدا درد دارم هققق مگه من چیکار کردم هققق
تهیونگ:خب گریه نکن خیلی نازک نارنجی ای
ا.ت:نازک نارنجی؟اینهمه منو زدی بعد میگی نازک نارنجی فک کنم تو علاوه بر اینکه اخلاق نداری پرو هم هم هستی(عصبی کیوت)
تهیونگ:پرو که تویی اگه عصبیم نمیکردی منم تنبیهت نمیکردم
(بفرمایید کرمتون بخوابه حالا بد بخت ا.ت رو زد😭)
۲۰.۳k
۰۲ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۷۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.