باران خون p47
ویو تهیونگ
همراه نامجون رفتیم و نشستیم سر میز دخترا غذا رو سفارش داده بودن و منو نام هم دوتا استروگانوف سفارش دادیم
دخترا باهم صحبت میکردن و میخندیدن نامجون هم بهشئن پوزخند میزد
نامجون: نمیدونن چی در انتضارشونه
تهته: گناه دارن نام
نامجون: گناهه چی دیگه موقعشه
تهته: هنوز بچه ان
نامجون: دارن 26 تموم میکنن
تهته: تو خودت 26 سالت بود بپه نبودی
نامجون: من دراکولام نه ادم باهوش خان
تهته: حالا نمیخواد پز بدی
نامجون: پز نمیدم راست میگم
ا/ت: هوی شاید هانا نفهمه من که بعضی هاشو میفهمم
نامجون: تو خودت با من انگلیسی حرف میزنی تو شرکتم که چانگ ووک پرونده هارو واست ترجمه میکنه دقیقا چیشو میفمی
ا/ت: 26 رو فهمیدم
نامجون: اگه اعداد رو یاد نداشتی چیکار میکردی!
ا/ت: بگین دیگه چی میگین
تهته: ببین من انگلیسیم زیاد خوب نیست ولی فکر کنم باید بگم یه چیز برادرانست
ا/ت: اها درباره اونه
نامجون: نه شل مغزه منحرف
هانا: بیخیال دیگه کمکم دارم فرانسوی میشنوم
تهته: من یاد دارم بنژوووووو
هانا: اوک
نامجون: حالا بگین ببینم چی میخواین بخرین؟
ا/ت: ما تصمیم داریم
هانا: که امروز
ا/ت: یه ست
هانا: زوجی
ا/ت و هانا باهم: بخریم
نامجون: از نظر من با این هماهنگی که اینا داشتن یه برشکستگی کامله تا خرید
تهته: من میگم فرار کنیم
نامجون: شبو از دست میدیم ها
پرش به خرید
همراه نامجون رفتیم و نشستیم سر میز دخترا غذا رو سفارش داده بودن و منو نام هم دوتا استروگانوف سفارش دادیم
دخترا باهم صحبت میکردن و میخندیدن نامجون هم بهشئن پوزخند میزد
نامجون: نمیدونن چی در انتضارشونه
تهته: گناه دارن نام
نامجون: گناهه چی دیگه موقعشه
تهته: هنوز بچه ان
نامجون: دارن 26 تموم میکنن
تهته: تو خودت 26 سالت بود بپه نبودی
نامجون: من دراکولام نه ادم باهوش خان
تهته: حالا نمیخواد پز بدی
نامجون: پز نمیدم راست میگم
ا/ت: هوی شاید هانا نفهمه من که بعضی هاشو میفهمم
نامجون: تو خودت با من انگلیسی حرف میزنی تو شرکتم که چانگ ووک پرونده هارو واست ترجمه میکنه دقیقا چیشو میفمی
ا/ت: 26 رو فهمیدم
نامجون: اگه اعداد رو یاد نداشتی چیکار میکردی!
ا/ت: بگین دیگه چی میگین
تهته: ببین من انگلیسیم زیاد خوب نیست ولی فکر کنم باید بگم یه چیز برادرانست
ا/ت: اها درباره اونه
نامجون: نه شل مغزه منحرف
هانا: بیخیال دیگه کمکم دارم فرانسوی میشنوم
تهته: من یاد دارم بنژوووووو
هانا: اوک
نامجون: حالا بگین ببینم چی میخواین بخرین؟
ا/ت: ما تصمیم داریم
هانا: که امروز
ا/ت: یه ست
هانا: زوجی
ا/ت و هانا باهم: بخریم
نامجون: از نظر من با این هماهنگی که اینا داشتن یه برشکستگی کامله تا خرید
تهته: من میگم فرار کنیم
نامجون: شبو از دست میدیم ها
پرش به خرید
۳.۵k
۲۶ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.