پارت ۲ پارت آخره دو پارتی شوگا وقتی بهم خیانت کرد
رفت بیرون و اون حرفی که اون آقاهه زد منو به شَک انداخت اصلا واسه چی باید بره توی اتاق با تلفن حرف بزنه یعنی الان کجا میره؟
که منم یواشکی رفتم دنبالش.
و یه تاکسی گرفتمو ماشینشو تعقيب کردم و دیدم که رفت توی یه خونه ای و کرایه تاکسیو دادمو یکم منتظر موندمو دیدم که خبری نشد و رفتم سمته خونه ای که شوگا رفت توش از شانسم دره خونه رو خوب نبسته بود.
از توی خونه صدای ناله میومد.
علامته دختری که شوگا باهاش به ا.ت خیانت کرد ÷ عه.
÷ عااااححح ددی تندتر عاححح اوومممم
_ چشم هرچی بیبی گرلم بگه( با صدای خمار )
_ عاحح اوههه
÷ اوممممم خیلی خوبه ددی اوممم
_ خیلی دوست دارم بیبی گرلمم
که رفتم توی خونه که دیدم شوگا همونطور که داره تلمبه میزنه اون هرزه رو هم میبوسه.
اون صحنه رو که دیدم حالم بد شد واقعا انتظار نداشتم که شوگا بهم خیانت کنه🥺🥺🥺😭😭😭
که شوگا منو دید.
_ چی!!! تو.. تو ، تو اینجا چیکار میکنی؟!! ( با لُکنَتو استرس )
با گریه سرمو تکون دادمو گفتم:
+ کاره خیلی واجبت این بود؟؟( با بغض )
+ اصلا... اصلا ازت انتظار نداشتم 🥺🥺😭😭😭💔( با گریه)
+ مگه من کاری که تو خواستی نکردم ؟؟؟ چیکار کردم که بهم خیانت کردیی؟؟😭😭😭😭( با داد و گریه )
دیگع نمیتونستم اونجارو حتی یه ثانیه هم تحمل کنم و از خونه رفتم بیرون اصلا ازش انتظار نداشتم مگه من براش چه کاری نکردم ؟؟ واسش چی کم گذاشتم ؟؟ هرچی عشق داشتم بهش میدادم 😭😭
واقعا قلبم شکست اون چطور تونست باهام همچین کاری کنههه؟؟؟😭😭😭😭🥺🥺😭😭😭😭💔💔
آخه چرا چرا من چرااااااااا؟؟؟؟😭😭😭🥺🥺
که دیدم شوگا داره دنبالم میاد
_ ا.ت ا.تتتتت ( با داد )
+.....( همچنان گریه میکنه )
داشتم میدوییدم که دستمو گرفت و محکم پسش زدم
_ هی وایسااا لطفا
+ ولم کن دسته کثیفتو به من نزن
_ من من من واقعا...( با لُکنَت)
که نذاشتم حرفشو بزنه و گفتم
+ چیه میخوای بگی که همش یه اتفاق بوده یا اینکه من دیوونم یا متاسفی( با داد )
_....
+ تو هیچ میدونی امروز چه روزی بود؟؟( با بغض و آروم )
_ ....
+ هاااننننن میدونییی؟؟؟؟( با داد )
+ امروز روزه تولدم بود ( آروم )🥺🥺🥺😢
_ ( متعجب )
+ تو حتی روزه تولدمم یادت نبود ( با بغض )
_ من....
نزاشتم بقیه حرفشو بگه
+ هیسسسس هیچی نگو ( با بغض و آروم )
_....
+ من بخاطره تو از صبح منتظر موندم ، از صبح غذای مورده علاقتو درست کردم و میگفتم که حداقل یه روزه تولدمو میای من به خاطره تو به همه دوستام گفتم که باهاشون نمیرم و میخوام که روزه تولدمو با تو باشمممم ولی تو چیکار کردی... 😭 ( با داد و گریه )
_....
+ لعنتی من چی نداشتم که اون هرزه داشت؟؟ ( آروم )
+ من برات چیکار نکرده بودم که اون کرده ( با گریه و داد )
_....
+ میدونی چقد عاشقت بودممم من حاضر بودم واست جونمم بدم ولی تو هیچوقت قدره منو ندونستی😭😭
+ من میخواستم امشب بهت بگم یه کوچولو داره به جمعِمون اضافه میشه که تو.... ( با گریه )
_ چیی؟؟!!!( متعجب )
+ هه😏
+ چیه فکرشو نمیکردی که حامله باشم؟؟
+ منو باش میگفتم باهم یه خونواده شاد میشیم ولی تو خرابش کردی( با بغض )
_ من من واقعا متاسفم لطفا منو ببخش ( با بغض )
+ دیگه دیره باید قبل از اینا قدرمو میدونستی( با بغض )
+ حالا هم برو و با هرکی که میخوای باش ( با گریه )
+ فقط یه چیز... اونم اینکه من خیلی عاشقت بودم ( با گریه )
_ ا.تتتت ا.تتتتت وایساااا نرووو ( با داد و گریه )
_ وایسا من متاسفم( با گریه و داده بلند )
داشتم میرفتم که یهو صدای داده شوگا رو شنیدمو خاموشی
شوگا ویو
داشت میرفت که یهو یه ماشین با سرعت زد به ا.ت
نه نه نهههههههه😭😭😭😭😭😭
من چیکار کردم
من با عشقه زندگیم با خونوادم چیکار کردممم
رفتم سمتشو بغلش کردم ، توی خون غرق شده بود و همینطور داشتم گریه میکردم.
ا.ت رو بردم بیمارستان و ا.ت رو بردن توی اتاق عمل و بعده چند ساعت دکتر از اتاق اومد بیرون و رفتم سمتش
علامته دکتر/
_ دکتر چیشد؟؟؟؟ ( با استرس و گریه)
/ ما هرکاری که از دستمون بر میومد براشون کردیم ولی متاسفانه خانومتون به همراهه بچه فوت کردن😔بهتون تسلیت میگم
_ چی چی نه نه این امکان نداره نهههههههه( با گریه شدید و داد )
_ نههههههههه ا.تتتتتتت برگرد نهههه تو منو تنها نمیزاری بگو که همه اینا یه خوابه بگو که دارم خواب میبینممممم ( با گریه شدید)
دو ماه بعد
شوگا ویو
الان دوماه از فوت ا.ت میگذره و من بدونه اون نمیتونم و میخوام که منم برم پیشش
راوی ویو
و شوگا خودشو از ساختمون پرت کرد زمین و رفت پیشه عشقش
پایان
دوستان خیلی ببخشید که بد شد من واقعا این مدت حالم اصلا خوب نیست و لطفا درکم کنید ممنون🥲🥲😔
که منم یواشکی رفتم دنبالش.
و یه تاکسی گرفتمو ماشینشو تعقيب کردم و دیدم که رفت توی یه خونه ای و کرایه تاکسیو دادمو یکم منتظر موندمو دیدم که خبری نشد و رفتم سمته خونه ای که شوگا رفت توش از شانسم دره خونه رو خوب نبسته بود.
از توی خونه صدای ناله میومد.
علامته دختری که شوگا باهاش به ا.ت خیانت کرد ÷ عه.
÷ عااااححح ددی تندتر عاححح اوومممم
_ چشم هرچی بیبی گرلم بگه( با صدای خمار )
_ عاحح اوههه
÷ اوممممم خیلی خوبه ددی اوممم
_ خیلی دوست دارم بیبی گرلمم
که رفتم توی خونه که دیدم شوگا همونطور که داره تلمبه میزنه اون هرزه رو هم میبوسه.
اون صحنه رو که دیدم حالم بد شد واقعا انتظار نداشتم که شوگا بهم خیانت کنه🥺🥺🥺😭😭😭
که شوگا منو دید.
_ چی!!! تو.. تو ، تو اینجا چیکار میکنی؟!! ( با لُکنَتو استرس )
با گریه سرمو تکون دادمو گفتم:
+ کاره خیلی واجبت این بود؟؟( با بغض )
+ اصلا... اصلا ازت انتظار نداشتم 🥺🥺😭😭😭💔( با گریه)
+ مگه من کاری که تو خواستی نکردم ؟؟؟ چیکار کردم که بهم خیانت کردیی؟؟😭😭😭😭( با داد و گریه )
دیگع نمیتونستم اونجارو حتی یه ثانیه هم تحمل کنم و از خونه رفتم بیرون اصلا ازش انتظار نداشتم مگه من براش چه کاری نکردم ؟؟ واسش چی کم گذاشتم ؟؟ هرچی عشق داشتم بهش میدادم 😭😭
واقعا قلبم شکست اون چطور تونست باهام همچین کاری کنههه؟؟؟😭😭😭😭🥺🥺😭😭😭😭💔💔
آخه چرا چرا من چرااااااااا؟؟؟؟😭😭😭🥺🥺
که دیدم شوگا داره دنبالم میاد
_ ا.ت ا.تتتتت ( با داد )
+.....( همچنان گریه میکنه )
داشتم میدوییدم که دستمو گرفت و محکم پسش زدم
_ هی وایسااا لطفا
+ ولم کن دسته کثیفتو به من نزن
_ من من من واقعا...( با لُکنَت)
که نذاشتم حرفشو بزنه و گفتم
+ چیه میخوای بگی که همش یه اتفاق بوده یا اینکه من دیوونم یا متاسفی( با داد )
_....
+ تو هیچ میدونی امروز چه روزی بود؟؟( با بغض و آروم )
_ ....
+ هاااننننن میدونییی؟؟؟؟( با داد )
+ امروز روزه تولدم بود ( آروم )🥺🥺🥺😢
_ ( متعجب )
+ تو حتی روزه تولدمم یادت نبود ( با بغض )
_ من....
نزاشتم بقیه حرفشو بگه
+ هیسسسس هیچی نگو ( با بغض و آروم )
_....
+ من بخاطره تو از صبح منتظر موندم ، از صبح غذای مورده علاقتو درست کردم و میگفتم که حداقل یه روزه تولدمو میای من به خاطره تو به همه دوستام گفتم که باهاشون نمیرم و میخوام که روزه تولدمو با تو باشمممم ولی تو چیکار کردی... 😭 ( با داد و گریه )
_....
+ لعنتی من چی نداشتم که اون هرزه داشت؟؟ ( آروم )
+ من برات چیکار نکرده بودم که اون کرده ( با گریه و داد )
_....
+ میدونی چقد عاشقت بودممم من حاضر بودم واست جونمم بدم ولی تو هیچوقت قدره منو ندونستی😭😭
+ من میخواستم امشب بهت بگم یه کوچولو داره به جمعِمون اضافه میشه که تو.... ( با گریه )
_ چیی؟؟!!!( متعجب )
+ هه😏
+ چیه فکرشو نمیکردی که حامله باشم؟؟
+ منو باش میگفتم باهم یه خونواده شاد میشیم ولی تو خرابش کردی( با بغض )
_ من من واقعا متاسفم لطفا منو ببخش ( با بغض )
+ دیگه دیره باید قبل از اینا قدرمو میدونستی( با بغض )
+ حالا هم برو و با هرکی که میخوای باش ( با گریه )
+ فقط یه چیز... اونم اینکه من خیلی عاشقت بودم ( با گریه )
_ ا.تتتت ا.تتتتت وایساااا نرووو ( با داد و گریه )
_ وایسا من متاسفم( با گریه و داده بلند )
داشتم میرفتم که یهو صدای داده شوگا رو شنیدمو خاموشی
شوگا ویو
داشت میرفت که یهو یه ماشین با سرعت زد به ا.ت
نه نه نهههههههه😭😭😭😭😭😭
من چیکار کردم
من با عشقه زندگیم با خونوادم چیکار کردممم
رفتم سمتشو بغلش کردم ، توی خون غرق شده بود و همینطور داشتم گریه میکردم.
ا.ت رو بردم بیمارستان و ا.ت رو بردن توی اتاق عمل و بعده چند ساعت دکتر از اتاق اومد بیرون و رفتم سمتش
علامته دکتر/
_ دکتر چیشد؟؟؟؟ ( با استرس و گریه)
/ ما هرکاری که از دستمون بر میومد براشون کردیم ولی متاسفانه خانومتون به همراهه بچه فوت کردن😔بهتون تسلیت میگم
_ چی چی نه نه این امکان نداره نهههههههه( با گریه شدید و داد )
_ نههههههههه ا.تتتتتتت برگرد نهههه تو منو تنها نمیزاری بگو که همه اینا یه خوابه بگو که دارم خواب میبینممممم ( با گریه شدید)
دو ماه بعد
شوگا ویو
الان دوماه از فوت ا.ت میگذره و من بدونه اون نمیتونم و میخوام که منم برم پیشش
راوی ویو
و شوگا خودشو از ساختمون پرت کرد زمین و رفت پیشه عشقش
پایان
دوستان خیلی ببخشید که بد شد من واقعا این مدت حالم اصلا خوب نیست و لطفا درکم کنید ممنون🥲🥲😔
۷.۱k
۲۶ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.