ماه من پارت ۳

_ خب پس این یعنی جدی باس قرار بزاریم و ببینیم چطور باید برگردیم

+ درسته

_ خبببب من میرم از خدمتکارم بپرسم روزانه چیکار میکردم که یهو عجیب نشم تو هم همینکارو کن.... اسمتو یادم نمیاد چی بود؟

+ جونگ کوک راحت باش

_ اوک جونگ کوک

ا/ت ویو

_اجومااااااا

& بله دخترم

_ لیست کارای امروزمو بده

& اینه صبونه بعد رفتن به دیدار ملکه مادر و به دیدن پادشاه و نهار و بعدشم استراحت و کتاب خوانی بعدش آواز و بعدشم ساعت ۸ شام و بعدشم خواب

_ ۸ خواب؟

& بله

_ پشمام خب اوک

& الان برین پیش ملکه مادر

_ رفتارش بام چجوریه؟

& خیلی دوستون داره

_ اوک

رف دیدن ملکه مادر و احترام گذاشتو نشست

ملکه. اوه درود ملکه ی آینده

_ درود ملکه ی مادر

ملکه . زیبا تر از هرروز شدین

_ شما هم جوان تر و شاداب تر از هرروز شدین ملکه ی مادر

م. لطف داری عزیزکم

_ لبخند

م. امروز به دیدن پسرم میری؟

_ بله

م. هیچی فقط خواستم بگم بازم ازدواج کرد

_ جدی؟

م. اوهوم بهتره قبلش بگی که میری شاید اونجا

_ نه نه اوک فهمیدم

م. ببخشید ولی معنی اوک چیه عزیزم؟

_ ام هیچی یعنی معنیش باشه

م. جالبه تاحالا اینمدلی سخن نگفته بودین

_ ببخشید

م. برو دیگه به دیدار پسرم

_ چشم ملکه ی مادر بدرود

م. بدرود عزیزکم


کوک ویو

کارامو پرسیدم اول باید برم پیش پادشاه ته هیونگ

رف اونجا

احترام گذاش

+ درود سرورم

ته. چیکار داری

+ گفتن میخاد حمله شه عالیجناب

ته. نقشه میخای بکشی ؟ . یه دختر رو پاشه با یه هانبوک باز

ته. برو عزیزکم . میبوسه از لب

+ بله؟

ته. با تو نبودم سرباز بزرگ