پارت سوم
پارت سوم
#اگه_میتونی_عاشقم_کن
_مگی چطوره بری ثبت نام کنی ما همه پشتت هستیم
مگی: اوه نه اون هیچ وقت منو قبول نمیکنه
_چرا میکنه من بهت کمک میکنم
یونگ بوک:خب باهم ثبت نام کنید. اون وقت ا.ت هم میتونه بهت کمک کنه
شینجین: دهنتو ببند
جویی: بچه ها بیاین بریم سره کلاس الان استاد میاد
کلاس شروع شده بود ولی فکر همه ما ب تبلیغات تلوزیونی بود.
مگی ارومخودکارشو به بازوم زد
مگی:میدونستی جایزه هم داره؟
با این حرفش گوشام تیز شد
_خب که چی؟
مگی:تو مگه به پول احتیاج نداشتی؟
_خب؟
مگی: تو کمک کن من بازی رو ببرم منم جایزرو بهت میدم. یه ماشین آخرین مدل که قیمتشون پرسیدم حول و حوش 3،000،000،000دلار میشه
ب فکر فرو رفتم
_چجوری میتونم کمکت کنم اخه؟
بعدشم چجوری پدر مریضمو ول کنم بعدش خودم برم دَدَر
مگی: نه که الان خیلی کار براش انجام میدی،الانشم مامانت همه کارارو انجام میده. بعدشم تو اینجوری میتونی از ورشکستگی باباتو نجات بدی و بعدش بابات مجبورت نمیکنه با جان ازدواج کنی.خیلی جالبه تو واقعا خطر رو حس نمیکنی اون حتی قول داده مسلمونم بشه...
_ی دییقه اون دهنتو میبندی؟
مگی: نوچ کمکم کن بخدا من عاشقش شدم.
_همه ی دخترای کره عاشقش شدن...خیلی خب کمکت میکنم اما ب مامانم چی بگم...بگم کدوم گوری میرم؟
مگی:خاک تو گورت کنم بگو میریم اردو تحقیقاتی
_باید فک کنم
مگی: نیشتو ببند
بعدم یه نیشگون محکم از بازوم گرفت
#اگه_میتونی_عاشقم_کن
_مگی چطوره بری ثبت نام کنی ما همه پشتت هستیم
مگی: اوه نه اون هیچ وقت منو قبول نمیکنه
_چرا میکنه من بهت کمک میکنم
یونگ بوک:خب باهم ثبت نام کنید. اون وقت ا.ت هم میتونه بهت کمک کنه
شینجین: دهنتو ببند
جویی: بچه ها بیاین بریم سره کلاس الان استاد میاد
کلاس شروع شده بود ولی فکر همه ما ب تبلیغات تلوزیونی بود.
مگی ارومخودکارشو به بازوم زد
مگی:میدونستی جایزه هم داره؟
با این حرفش گوشام تیز شد
_خب که چی؟
مگی:تو مگه به پول احتیاج نداشتی؟
_خب؟
مگی: تو کمک کن من بازی رو ببرم منم جایزرو بهت میدم. یه ماشین آخرین مدل که قیمتشون پرسیدم حول و حوش 3،000،000،000دلار میشه
ب فکر فرو رفتم
_چجوری میتونم کمکت کنم اخه؟
بعدشم چجوری پدر مریضمو ول کنم بعدش خودم برم دَدَر
مگی: نه که الان خیلی کار براش انجام میدی،الانشم مامانت همه کارارو انجام میده. بعدشم تو اینجوری میتونی از ورشکستگی باباتو نجات بدی و بعدش بابات مجبورت نمیکنه با جان ازدواج کنی.خیلی جالبه تو واقعا خطر رو حس نمیکنی اون حتی قول داده مسلمونم بشه...
_ی دییقه اون دهنتو میبندی؟
مگی: نوچ کمکم کن بخدا من عاشقش شدم.
_همه ی دخترای کره عاشقش شدن...خیلی خب کمکت میکنم اما ب مامانم چی بگم...بگم کدوم گوری میرم؟
مگی:خاک تو گورت کنم بگو میریم اردو تحقیقاتی
_باید فک کنم
مگی: نیشتو ببند
بعدم یه نیشگون محکم از بازوم گرفت
۲.۵k
۱۸ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.