پارت شش عشق و دیدن ناگهانی

نامجون بیاین فیلم
کوک و جیا مث بنز رفتن ش
نشستن روی مبل
فیلمه ترسناک بود جیا چسبید به کوک
کوک میترشی کوچولووووو
جیمین هم سنته بدبخت
جیا فقط یه یاعت بزرگتره
کوک جاننن
جیا فیلمو بچسب
جیا کوک رو بغل کرده بود کوک هم همینطور
بعد فیلم
ته اخی عجب زوج عاشقانه ای
جیا دلت میخواد بادمجون یکارم برات
از بغل کوک اومد بیرون
ته اره یعنیییی نه
جیا خواست بره کوک بغلش کرد
کوک هوی نکشش یونتان بهش نیاز داره
جیا چه نیازی؟؟؟
کوک فاخ
جیا میشه بگی واسچی بغلم کردی
کوک چون شبیه خرگوشی
جیا خب توهم خرگوشی
کوک خب دوتا خرگوس باهم
جیا عهههخ
کوک عه زهر مار
جیا از بغل کوک اومد بیرون رفت دور گوشیش پسرا هم دورش نشسته بودن نگا میکردن
جیا چتونهههه مس هف تا سوسک افتادین دورم
کوک خب گوسیتو نگا میکنیم
جیا عه
کوک ویو
دختر شیرسنیه خوشم میاد ازش باهاله نمیدم عاشقش شدم یانه ولی ازش خوشم میاد
جیا میگم
شوگا بگو
جیا میشه رفت زحمت کنم
کوک دس به خودکشی میزنی پس پیش خودمون میمیونی
جیمین مث ابجی کوچیکتر
جیا جاننننننن
ته خب کوک ررات میترسه خودکشی کنه دوس نداری ارمیاش بمیرن
جیا میگم جونگ کوک تو چرا حالت خوبه
کوک منظورت چیه
جیا این هنوز زخمشو ندیده
کوک زخم چچچی بگیددد
جیمین نکش خودتو
جیا اوه اوه یادم رف عوضش کنم خداکنه عفونت نکرده باشه جین این بچه رو بنداز روی مبل
جین باشه
کوک چیکار میکنین دقیقا
جیا یکم از پیراهن کوک رو داد بالا چتونه منحرفا میخواین شلوارشم دراره عه خیلی بی تربیتین
جیا اون چیزه رو داخل کابینت شماره سه رو بده
جین اینم سماره کابینتای منو میدونه
جیا پ ن پ نمیدونم بده بچه مردددددد
جین باشه
باند دور شکم کوک رو برداشت با دستمال خون ریخته شده رو پاک کرد یکم مواد زد بعد باند پیچیش کردن
جیا خب حله درد داری
کوک امم
جیا خالامثلا میگی چون مردی درد نداری خو بگو درد داری
کوک فاخ
جیا نشست روی مبل پیش کوک
یهو یکی در زد.....