پارت 25
پارت 25
کوک ویو: وارد اتاق شدم دیدم مثل فرشته ها خوابیده بود برای همین بیدارش نکردم منم شلوارم رو با ی شلوارک عوض کردم و کنارش خوابیدم
،،،، ساعت 4،،،،،،،
ات ویو: با دل درد و سر درد شدید از خواب بیدار شدم دیدم کوک کنارمه وایییی✨تو خواب مثل خرگوش میشه چی میگی ات 🤦♀️رفتم پایین وارد اشپز خونه شدم داشتم دنبال قرص میگشتم ک پیداش کردم و خوردم رفتم گوشه تخت خوابیدم
،،،، صبح،،،،،
کوک ویو:از خواب بیدار شدم دیدم ات هنوز خوابه برای همین رفتم یه دوش10 مینی گرفتم لباس پوشیدن رفتم پاین
،،،،،10مین بعد،،،
کوک ویو:14 مین گذشته بود ولی هنوز ات میومده بود
کوک:لارا ( خدمتکار )
لارا:بله ارباب
کوک:برو ان رو بیدار کن
لارا:چشم
ات ویو:از خواب بیدار شدم دلم خیلی درد میکرد داشت گریم میگرفت
تق تق
ات:ب.. ل.. ه.
لارا:خانم ارباب گف.... خانم حالتون خوبه
ات:ن😭
لارا:اجوما ( داد)
کوک ویو:منتظر ات بودم ک یهو لارا داد زد ک اجوما سریع رفت بالا نکنه اتفاقی برای ات اوفتاده سریع رفتم تو اتاق دیدم ات تو خودش جمع شده و داره گریه میکنه
کوک:ات.... ات.. حالت خوبه ( نگران)
کوک ویو:سریع زنگ زدم دکتر
،،،،، 30مین بعد،،،،،،
ادمین:دکتر رفت تو اتاق بعد 16 مین اومد
کوک: چش شده ( نگران)
دکتر:نگران نباشید بهش سرم زدم
کوک:چرا اینجوری شده
دکتر:بخاطر اینکه غذا نخورده و با شکم خالی قرص خورده و این به معدش اسیب زده
............................................................
بچها چون حمایت نکردین مجبورم شرط بزارم
لایک:23
کامنت:26
کوک ویو: وارد اتاق شدم دیدم مثل فرشته ها خوابیده بود برای همین بیدارش نکردم منم شلوارم رو با ی شلوارک عوض کردم و کنارش خوابیدم
،،،، ساعت 4،،،،،،،
ات ویو: با دل درد و سر درد شدید از خواب بیدار شدم دیدم کوک کنارمه وایییی✨تو خواب مثل خرگوش میشه چی میگی ات 🤦♀️رفتم پایین وارد اشپز خونه شدم داشتم دنبال قرص میگشتم ک پیداش کردم و خوردم رفتم گوشه تخت خوابیدم
،،،، صبح،،،،،
کوک ویو:از خواب بیدار شدم دیدم ات هنوز خوابه برای همین رفتم یه دوش10 مینی گرفتم لباس پوشیدن رفتم پاین
،،،،،10مین بعد،،،
کوک ویو:14 مین گذشته بود ولی هنوز ات میومده بود
کوک:لارا ( خدمتکار )
لارا:بله ارباب
کوک:برو ان رو بیدار کن
لارا:چشم
ات ویو:از خواب بیدار شدم دلم خیلی درد میکرد داشت گریم میگرفت
تق تق
ات:ب.. ل.. ه.
لارا:خانم ارباب گف.... خانم حالتون خوبه
ات:ن😭
لارا:اجوما ( داد)
کوک ویو:منتظر ات بودم ک یهو لارا داد زد ک اجوما سریع رفت بالا نکنه اتفاقی برای ات اوفتاده سریع رفتم تو اتاق دیدم ات تو خودش جمع شده و داره گریه میکنه
کوک:ات.... ات.. حالت خوبه ( نگران)
کوک ویو:سریع زنگ زدم دکتر
،،،،، 30مین بعد،،،،،،
ادمین:دکتر رفت تو اتاق بعد 16 مین اومد
کوک: چش شده ( نگران)
دکتر:نگران نباشید بهش سرم زدم
کوک:چرا اینجوری شده
دکتر:بخاطر اینکه غذا نخورده و با شکم خالی قرص خورده و این به معدش اسیب زده
............................................................
بچها چون حمایت نکردین مجبورم شرط بزارم
لایک:23
کامنت:26
۲۰.۸k
۱۵ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.