(پایان ما)
«پارت هفت»
زنگ خانه میرسد و من با سر و صدای زیاد از سر جایم بلند میشم...استرس دارم. تا اینجای راه رو اومدم و کل کلاس به من زل زدند پس نمیتونم کاری نکنم.
دستش را میگیرم و بدون اینکه چیزی بگم اونو از کلاس خارج میکنم و میبرمش به پشت دیواره مدرسه که هیچ کسی انجا نبود .
+گفته بودی اسمت چی بود؟
هیچچیزی نمیگه.حتی سرش رو هم بالا نمیاره و من به خاطر چتری هاش نمیتونم قیافش رو ببینم.اشک توی چشمام دریا شده اما گریه نمیکنم.
+نمیخوای چیزی بگی؟
_خودت میدونی!
+چیو؟
_اسمم کاونته ، مایک کاونت.
+میتونم بدونم تو سه سال پیش کجا زندگی میکردی ؟
_همین محله.
درسته . هنوز صورتشو ندیدم
+میشه سرتو بالا بگیری؟!
_نمیتونم !
+باشه ، یه سوال دیگه مدرسه ی سه سال پیشت چی بود؟
_... مدرسم کوارت بود.
همونه ، یعنی میشه خودش باشه؟
ناخودآگاه اشکم سرازیر میشه.
چطور بود؟؟...
چون یه پارت نذاشته بودم امروز دوتا میزارم🌝
زنگ خانه میرسد و من با سر و صدای زیاد از سر جایم بلند میشم...استرس دارم. تا اینجای راه رو اومدم و کل کلاس به من زل زدند پس نمیتونم کاری نکنم.
دستش را میگیرم و بدون اینکه چیزی بگم اونو از کلاس خارج میکنم و میبرمش به پشت دیواره مدرسه که هیچ کسی انجا نبود .
+گفته بودی اسمت چی بود؟
هیچچیزی نمیگه.حتی سرش رو هم بالا نمیاره و من به خاطر چتری هاش نمیتونم قیافش رو ببینم.اشک توی چشمام دریا شده اما گریه نمیکنم.
+نمیخوای چیزی بگی؟
_خودت میدونی!
+چیو؟
_اسمم کاونته ، مایک کاونت.
+میتونم بدونم تو سه سال پیش کجا زندگی میکردی ؟
_همین محله.
درسته . هنوز صورتشو ندیدم
+میشه سرتو بالا بگیری؟!
_نمیتونم !
+باشه ، یه سوال دیگه مدرسه ی سه سال پیشت چی بود؟
_... مدرسم کوارت بود.
همونه ، یعنی میشه خودش باشه؟
ناخودآگاه اشکم سرازیر میشه.
چطور بود؟؟...
چون یه پارت نذاشته بودم امروز دوتا میزارم🌝
۹۷۰
۰۵ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.