ماجرا و داستان عید غدیر خم ادامه
جبرئيل در غدير
اتمام حجت ديگر اين بود كه مردي زيباروي در كنار مردم مي گفت:
«به خدا قسم روزي مانند اين روز هرگز نديدم. چقدر كار پسر عمويش را محكم نمود! براي او پيماني بست كه جز كافر به خدا و رسولش آن را بر هم نمي زند. واي بر كسي كه پيمان او را بشكند.»
عمر نزد پيامبر(صلي الله عليه و آله) آمد و گفت: شنيدي اين مرد چه مي گفت؟! حضرت فرمودند: او را شناختي؟ گفت: نه. حضرت فرمودند.
«او روح الامين جبرئيل بود. تو مواظب باش اين پيمان را نشكني. اگر چنين كني خدا و رسول و ملائكه و مؤمنان از تو بيزار خواهند بود!»
معجزه غدير
امضاي الهي بر غدير، معجزه اي بود كه پس از اعلام ولايت توسط پيامبر(صلي الله عليه و آله) به وقوع پيوست. حارث فهري نزد حضرت آمد و معترضانه پرسيد: آيا اين ولايت كه امروز اعلام كردي از جانب خدا بود؟ پيامبر(صلي الله عليه و آله) فرمود: آري از جانب خدا بود.
در اينجا حارث خطاب به خداوند گفت: «خدايا! اگر آنچه محمد مي گويد حق و از جانب توست سنگي از آسمان بر ما ببار يا عذاب دردناكي بر ما بفرست!!»
همين كه سخن حارث تمام شد و به راه افتاد، خداوند سنگي از آسمان بر او فرستاد كه از مغزش وارد و از پشتش خارج گرديد و همانجا او را هلاك كرد.
با اين معجزه، بار ديگر بر همگان مسلم شد كه «غدير» از منبع وحي سرچشمه گرفته و فرمان الهي است و منكرين آن مستحق عذاب اند.
پايان مراسم غدير
پس از سه روز، مراسم غدير پايان پذيرفت و آن روزها به عنوان «ايام الولاية» در ذهن ها نقش بست. گروه ها و قبائل عرب، پس از وداع با پيامبر(صلي الله عليه و آله) و معرفت كامل به جانشين آن حضرت راهي شهر و ديار خود شدند و پيامبر(صلي الله عليه و آله) عازم مدينه گرديدند.
خبر واقعه غدير در شهرها منتشر شد و به سرعت شايع گرديد و به گوش همگان رسيد، و بدينگونه خداوند حجتش را بر مردم تمام كرد.
اتمام حجت جهاني در غدير
جا داشت بيش از يكصد و بيست هزار نفر حاضر در غدير، هر يك به سهم خود خطبه غدير را حفظ كنند و متن آن را در اختيار فرزندان و فاميل و دوستان خود قرار دهند.
البته فضاي جامعه مسلمين پس از رحلت پيامبر(صلي الله عليه و آله) - كه گفتن و نوشتن معارف و سنن پيامبر كه سال هاي متمادي در آن ممنوع بود ـ سبب شد كه مردم نتوانند سخنان سرنوشت ساز پيامبر دلسوزشان در آن مقطع حساس را بازگو كنند و در فكر اجراي آن در عينيت جامعه باشند. پيداست كه مطرح كردن غدير مساوي با برچيدن بساط غاصبين خلافت بود، و آنان هرگز اجازه چنين كاري را نمي دادند.
اما غدير، به صورتي در سينه ها جاي گرفت كه عده زيادي خطابه غدير يا قسمتي از آن را حفظ كردند و براي نسل هاي آينده به يادگار گذاشتند، و هيچ كس را قدرت منع از انتشار چنين خبر مهمي نبود. لذا بين اكثريت مسلمين، هيچ حديثي به اندازه «حديث غدير» روايت كننده ندارد، و گذشته از تواتر آن، از نظر رجال و درايت فوق العاده است.
پيامبر(صلي الله عليه و آله) با توجه به آينده بلندمدت دين الهي تا آخرين روز دنيا و دامنه وسيع مسلمين در حد جهاني، جانشينان خود تا روز قيامت را در اين خطابه رسمي به جهانيان معرفي فرمودند.
اگر گروه هايي از مسلمين در طول زمان ها همچنان در مقابل جانشينان حقيقي پيامبرشان سر تعظيم فرود نياورده و نمي آورند، ولي جمع عظيم شيعيان در طول تاريخ، فقط علي بن ابي طالب و يازده امام(عليهم السلام) از فرزندان او را جانشينان پيامبر(صلي الله عليه و آله) مي دانند.
اگر اجتماع آن روز مسلمين، خلافت بلافصل اميرالمؤمنين(عليه السلام) را در مرحله عمل نديدند، ولي بسياري از نسل هاي بعدي مسلمانان وصي واقعي پيامبرشان را شناختند كه اين بالاترين هدف از «غدير» بود.
منبع: كتاب غدير در آيينه
اتمام حجت ديگر اين بود كه مردي زيباروي در كنار مردم مي گفت:
«به خدا قسم روزي مانند اين روز هرگز نديدم. چقدر كار پسر عمويش را محكم نمود! براي او پيماني بست كه جز كافر به خدا و رسولش آن را بر هم نمي زند. واي بر كسي كه پيمان او را بشكند.»
عمر نزد پيامبر(صلي الله عليه و آله) آمد و گفت: شنيدي اين مرد چه مي گفت؟! حضرت فرمودند: او را شناختي؟ گفت: نه. حضرت فرمودند.
«او روح الامين جبرئيل بود. تو مواظب باش اين پيمان را نشكني. اگر چنين كني خدا و رسول و ملائكه و مؤمنان از تو بيزار خواهند بود!»
معجزه غدير
امضاي الهي بر غدير، معجزه اي بود كه پس از اعلام ولايت توسط پيامبر(صلي الله عليه و آله) به وقوع پيوست. حارث فهري نزد حضرت آمد و معترضانه پرسيد: آيا اين ولايت كه امروز اعلام كردي از جانب خدا بود؟ پيامبر(صلي الله عليه و آله) فرمود: آري از جانب خدا بود.
در اينجا حارث خطاب به خداوند گفت: «خدايا! اگر آنچه محمد مي گويد حق و از جانب توست سنگي از آسمان بر ما ببار يا عذاب دردناكي بر ما بفرست!!»
همين كه سخن حارث تمام شد و به راه افتاد، خداوند سنگي از آسمان بر او فرستاد كه از مغزش وارد و از پشتش خارج گرديد و همانجا او را هلاك كرد.
با اين معجزه، بار ديگر بر همگان مسلم شد كه «غدير» از منبع وحي سرچشمه گرفته و فرمان الهي است و منكرين آن مستحق عذاب اند.
پايان مراسم غدير
پس از سه روز، مراسم غدير پايان پذيرفت و آن روزها به عنوان «ايام الولاية» در ذهن ها نقش بست. گروه ها و قبائل عرب، پس از وداع با پيامبر(صلي الله عليه و آله) و معرفت كامل به جانشين آن حضرت راهي شهر و ديار خود شدند و پيامبر(صلي الله عليه و آله) عازم مدينه گرديدند.
خبر واقعه غدير در شهرها منتشر شد و به سرعت شايع گرديد و به گوش همگان رسيد، و بدينگونه خداوند حجتش را بر مردم تمام كرد.
اتمام حجت جهاني در غدير
جا داشت بيش از يكصد و بيست هزار نفر حاضر در غدير، هر يك به سهم خود خطبه غدير را حفظ كنند و متن آن را در اختيار فرزندان و فاميل و دوستان خود قرار دهند.
البته فضاي جامعه مسلمين پس از رحلت پيامبر(صلي الله عليه و آله) - كه گفتن و نوشتن معارف و سنن پيامبر كه سال هاي متمادي در آن ممنوع بود ـ سبب شد كه مردم نتوانند سخنان سرنوشت ساز پيامبر دلسوزشان در آن مقطع حساس را بازگو كنند و در فكر اجراي آن در عينيت جامعه باشند. پيداست كه مطرح كردن غدير مساوي با برچيدن بساط غاصبين خلافت بود، و آنان هرگز اجازه چنين كاري را نمي دادند.
اما غدير، به صورتي در سينه ها جاي گرفت كه عده زيادي خطابه غدير يا قسمتي از آن را حفظ كردند و براي نسل هاي آينده به يادگار گذاشتند، و هيچ كس را قدرت منع از انتشار چنين خبر مهمي نبود. لذا بين اكثريت مسلمين، هيچ حديثي به اندازه «حديث غدير» روايت كننده ندارد، و گذشته از تواتر آن، از نظر رجال و درايت فوق العاده است.
پيامبر(صلي الله عليه و آله) با توجه به آينده بلندمدت دين الهي تا آخرين روز دنيا و دامنه وسيع مسلمين در حد جهاني، جانشينان خود تا روز قيامت را در اين خطابه رسمي به جهانيان معرفي فرمودند.
اگر گروه هايي از مسلمين در طول زمان ها همچنان در مقابل جانشينان حقيقي پيامبرشان سر تعظيم فرود نياورده و نمي آورند، ولي جمع عظيم شيعيان در طول تاريخ، فقط علي بن ابي طالب و يازده امام(عليهم السلام) از فرزندان او را جانشينان پيامبر(صلي الله عليه و آله) مي دانند.
اگر اجتماع آن روز مسلمين، خلافت بلافصل اميرالمؤمنين(عليه السلام) را در مرحله عمل نديدند، ولي بسياري از نسل هاي بعدي مسلمانان وصي واقعي پيامبرشان را شناختند كه اين بالاترين هدف از «غدير» بود.
منبع: كتاب غدير در آيينه
۹۶۳
۰۶ مرداد ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.