پارت⁴
پارت⁴
جونگ کوک: امیدوارم "دیگه نبینمت" ا.ت شی
ا.ت ویو
به راهم ادامه دادم چشمام رو هم فشار دادم که قطره اشکی از گوشه چشمم چکید
*پایان فلش بک*
ا.ت ویو:
برای بار دوم مشتمو زیر آب گرفتم و به
صورتم زدم اما این کار نه تنها حالمو
خوب نمی کرد بلکه باعث بدتر شدن
حالم می شد شیر آب رو بستم و چند قدم به پشتم برداشتم نشستم روی
زمین و به دیوار پشت سرم تکیه دادم
هیچ تعادلی و تمرکز روی کارهام نداشتم
پاهامو توی بغلم جمع کردم و سرمو روی
زانوهام گذاشتم این مدت خیلی ضعیف
و تنها شده بودم (اینجا ا.ت به غیر از کوک هیشکس رو نداره) هیچ کاری از دستم بر نمیومد فکر میکردم که به
تنهایی می تونم به زندگیم ادامه بدم
ولی سخت در اشتباه بودم اون روز تمام
حرفامو از روی اعصبانیت زدم درسته
کنترلی روی حرفام نداشتم
ولی تونستم به بدترین شکل
"دل کوک رو با حرفام بشکنم"
و باعث جدایی حال الانم بشم هیچ
خبری از حال کوک ندارم از کجا معلوم
شاید اوضاع اون بدتر از من باشه هر
دومون
"دیوانه وار به هم وابسته بودیم"
اما به خاطر دعوا همه چی بهم ریخت هیچ راهی برای "برگشت نبود"
تو این مدت توانایی برام نمونده بود که
از کوک فرصت دوباره بخوام
ا.ت:.............................
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
خداحافظ تا هفته ی دیگه شاید هفته دیگه ²پارت بیشتر بزارم♡
لایک¹⁰
کامنت⁵
جونگ کوک: امیدوارم "دیگه نبینمت" ا.ت شی
ا.ت ویو
به راهم ادامه دادم چشمام رو هم فشار دادم که قطره اشکی از گوشه چشمم چکید
*پایان فلش بک*
ا.ت ویو:
برای بار دوم مشتمو زیر آب گرفتم و به
صورتم زدم اما این کار نه تنها حالمو
خوب نمی کرد بلکه باعث بدتر شدن
حالم می شد شیر آب رو بستم و چند قدم به پشتم برداشتم نشستم روی
زمین و به دیوار پشت سرم تکیه دادم
هیچ تعادلی و تمرکز روی کارهام نداشتم
پاهامو توی بغلم جمع کردم و سرمو روی
زانوهام گذاشتم این مدت خیلی ضعیف
و تنها شده بودم (اینجا ا.ت به غیر از کوک هیشکس رو نداره) هیچ کاری از دستم بر نمیومد فکر میکردم که به
تنهایی می تونم به زندگیم ادامه بدم
ولی سخت در اشتباه بودم اون روز تمام
حرفامو از روی اعصبانیت زدم درسته
کنترلی روی حرفام نداشتم
ولی تونستم به بدترین شکل
"دل کوک رو با حرفام بشکنم"
و باعث جدایی حال الانم بشم هیچ
خبری از حال کوک ندارم از کجا معلوم
شاید اوضاع اون بدتر از من باشه هر
دومون
"دیوانه وار به هم وابسته بودیم"
اما به خاطر دعوا همه چی بهم ریخت هیچ راهی برای "برگشت نبود"
تو این مدت توانایی برام نمونده بود که
از کوک فرصت دوباره بخوام
ا.ت:.............................
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
خداحافظ تا هفته ی دیگه شاید هفته دیگه ²پارت بیشتر بزارم♡
لایک¹⁰
کامنت⁵
۹.۰k
۱۲ آبان ۱۴۰۲