من یه زندگی عالی دارم پارت۲
((از زبان نویسنده))
روبی تو خواب ناز بود که یهو مامانش اومد بالا سرش
+پاشو پدرسگ لنگه ظهره مدرسه دیر میشه
روبی:یا جد سوکونا،گوجو نجاتم بده،لیوای هچوووووووووو
_من صدات رو می شنوم ها
+به درک در ظمن خانم روبی اینا که گفتی کین؟؟؟
روبی:هیچی
(بعد از دوساعت توضیح)
+پس شخصیت های انیمیشنی هستن😊
روبی:انیمه ای
+که روی این شخصیت های انیمیشنی کراشی
روبی:انیمه ای
+حالا پاشو مدرسه دیر میشه پدر سگه توله سگ
روبی:مامان ولم کن
+ولت کردم اینجوری شدی دیگه
روبی:اااااااه
+پاشو ببینم🤬🤬
روبی:با...باشه😨
و بعد بلند شد رفت صبحونه بخوره
+کوفت کن دیرت میشه
روبی:باش مامان
بعد از اینکه صبحونه خورد رفت لباس مدرسش رو پوشید و موهاش رو شونه کرد و باز گذاشت بمونه
کیفش رو برداشت کفشش رو پوشید و رفت همونجایی که با سوکی قرار داشتن باهم برن مدرسه
روبی تو خواب ناز بود که یهو مامانش اومد بالا سرش
+پاشو پدرسگ لنگه ظهره مدرسه دیر میشه
روبی:یا جد سوکونا،گوجو نجاتم بده،لیوای هچوووووووووو
_من صدات رو می شنوم ها
+به درک در ظمن خانم روبی اینا که گفتی کین؟؟؟
روبی:هیچی
(بعد از دوساعت توضیح)
+پس شخصیت های انیمیشنی هستن😊
روبی:انیمه ای
+که روی این شخصیت های انیمیشنی کراشی
روبی:انیمه ای
+حالا پاشو مدرسه دیر میشه پدر سگه توله سگ
روبی:مامان ولم کن
+ولت کردم اینجوری شدی دیگه
روبی:اااااااه
+پاشو ببینم🤬🤬
روبی:با...باشه😨
و بعد بلند شد رفت صبحونه بخوره
+کوفت کن دیرت میشه
روبی:باش مامان
بعد از اینکه صبحونه خورد رفت لباس مدرسش رو پوشید و موهاش رو شونه کرد و باز گذاشت بمونه
کیفش رو برداشت کفشش رو پوشید و رفت همونجایی که با سوکی قرار داشتن باهم برن مدرسه
۳۸۸
۰۸ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.