شاتوت..!🍓
ظهر تابستون و منی که از پشت پنجره اتاقم به درخت توت حیاط نگاه میکنم
باد آروم آروم شاخه ی درخت ها رو بازی میدن و شاتوت ها یواشکی نگاهم میکنن!
با نگاه جستجوگرانه م میبینم که پاهاش از درخت توت آویزون شده..!
نگاه من تحمل این دوری رو نداره، باید برم!!
فارغ از عالم و آدم،
با پیراهن سفید و موهای بافته شده، رفتم توی حیاط
نگاهم به نگاهش گره خورد
یاد شاعر افتادم که میگفت:
،،تو همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت،،
چشمای سیاهش هزار راز داشت و من جستجوگر راز چشمهایش....
بالاخره به خودش اجازه داد و از شاخه درخت دل کند، نگاهم هنوز به نگاهش گره خورده!
تااین که روبه روم ایستاد و تازه متوجه شدم لبهاش هم سیاه شده
لبخند میزنه
لبخندی به خوشمزگی شاتوت هایی که توی دستش برای من نگه داشته...
منم و عشقی به طعم شاتوت!!
تو با دل من
همان کردی
که شاتوت
با سرانگشتان تو...!!♥️
https://wisgoon.com/pin/50278068/
#به_وقت_شعر
#اَفی_نوشت
#انجمن_نویسندگان_پرواز
#تابستان_شاتوت_شیرین
#منتخب
باد آروم آروم شاخه ی درخت ها رو بازی میدن و شاتوت ها یواشکی نگاهم میکنن!
با نگاه جستجوگرانه م میبینم که پاهاش از درخت توت آویزون شده..!
نگاه من تحمل این دوری رو نداره، باید برم!!
فارغ از عالم و آدم،
با پیراهن سفید و موهای بافته شده، رفتم توی حیاط
نگاهم به نگاهش گره خورد
یاد شاعر افتادم که میگفت:
،،تو همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت،،
چشمای سیاهش هزار راز داشت و من جستجوگر راز چشمهایش....
بالاخره به خودش اجازه داد و از شاخه درخت دل کند، نگاهم هنوز به نگاهش گره خورده!
تااین که روبه روم ایستاد و تازه متوجه شدم لبهاش هم سیاه شده
لبخند میزنه
لبخندی به خوشمزگی شاتوت هایی که توی دستش برای من نگه داشته...
منم و عشقی به طعم شاتوت!!
تو با دل من
همان کردی
که شاتوت
با سرانگشتان تو...!!♥️
https://wisgoon.com/pin/50278068/
#به_وقت_شعر
#اَفی_نوشت
#انجمن_نویسندگان_پرواز
#تابستان_شاتوت_شیرین
#منتخب
۹۹.۳k
۰۶ خرداد ۱۴۰۲