عشق و غرور p49
به برف هایی ک رو زمین میریخت خیره شدم و سرمو به پنجره تکیه دادم
تنها صداهایی که میومد چپ و راست شدن برف پاک کن بود و صدای حرکت ماشین ها رو جاده
شهربانو خونسرد جلو نشسته بود
دقیقا عین زمانی ک داشتم زیر کمربند پسرش میمردم و اون گوشه پذیرایی فقط نگاه میکرد
بعد دو سه ساعت رسیدیم به روستا
همون روستایی که مردمش تو جشن عروسیم شادی کردن و رقصیدن
حالا برای مراسم غصه و عزام اصلا کسی میاد؟
خانزاده در سمت منو باز کرد آرشاویر رو ک روی پام خواب بود رو بغل کرد و داد به شهربانو تا ببره تو عمارت
بازوی منو گرفت و کشیدم بیرون:
_گمشو راه بیوفت دیگه
بدنم درد میکرد اما برای اینکه دوباره عصبی نشه پشت سرش رفتم داخل
جمشید خان با دیدنم سلام ارومی کرد ک آرومتر از خودش جوابشو دادم
پیرتر از قبل شده بود و با کمک عصا میتونست راه بره
خانزاده مچ دستمو گرفت و بی توجه به تن بی جون من دنبال خودش کشید دری رو باز کرد و گفت:
_از این به بعد اتاق تو اینه
خداجانم...چرا سختی های من تمومی نداره
از کل این عمارت دو طبقه و شیک انباری باید گیر من بیوفته ؟!
یه تشت همراه پتو و بالشت گوشه اتاق بود
و بقیع اتاق وسایل خاک خورده و به دردنخور
در ک باز شد با دیدن نسرین گل از گلم شکفت
تنها صداهایی که میومد چپ و راست شدن برف پاک کن بود و صدای حرکت ماشین ها رو جاده
شهربانو خونسرد جلو نشسته بود
دقیقا عین زمانی ک داشتم زیر کمربند پسرش میمردم و اون گوشه پذیرایی فقط نگاه میکرد
بعد دو سه ساعت رسیدیم به روستا
همون روستایی که مردمش تو جشن عروسیم شادی کردن و رقصیدن
حالا برای مراسم غصه و عزام اصلا کسی میاد؟
خانزاده در سمت منو باز کرد آرشاویر رو ک روی پام خواب بود رو بغل کرد و داد به شهربانو تا ببره تو عمارت
بازوی منو گرفت و کشیدم بیرون:
_گمشو راه بیوفت دیگه
بدنم درد میکرد اما برای اینکه دوباره عصبی نشه پشت سرش رفتم داخل
جمشید خان با دیدنم سلام ارومی کرد ک آرومتر از خودش جوابشو دادم
پیرتر از قبل شده بود و با کمک عصا میتونست راه بره
خانزاده مچ دستمو گرفت و بی توجه به تن بی جون من دنبال خودش کشید دری رو باز کرد و گفت:
_از این به بعد اتاق تو اینه
خداجانم...چرا سختی های من تمومی نداره
از کل این عمارت دو طبقه و شیک انباری باید گیر من بیوفته ؟!
یه تشت همراه پتو و بالشت گوشه اتاق بود
و بقیع اتاق وسایل خاک خورده و به دردنخور
در ک باز شد با دیدن نسرین گل از گلم شکفت
۱۲.۲k
۲۹ مهر ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.