𝓕𝓸𝓻𝓬𝓮𝓭 𝓫𝓾𝓽 𝓻𝓸𝓶𝓪𝓷𝓽𝓲𝓬
𝓕𝓸𝓻𝓬𝓮𝓭 𝓫𝓾𝓽 𝓻𝓸𝓶𝓪𝓷𝓽𝓲𝓬
P1
ویو آ.ت
صبح با آلارم گوشی بیدار شدم .
امروز اول روز مدرسه بود،و من هفته ای پیش شدم نوزده ساله (یعنی کلاس دوازدهمه،نمیدونم توی کره هم هست یا نه )
رفتم یه دستی به سر صورتم کشیدم و توی آینه به خودم یه بوس فرستادم
ولی خوب جای زخم کتک پدرم توی شونم بود و معلوم میشد ،هوفففف نمیشه کاریش کرد
اوک ولش رفتم لباس فرم مدرسمو پوشیدم
رفتم پایین
ا.ت:خوبه مرتیکه ای اشغال نیست (باباشو میگه)
صبحونه خوردم یه تاکسی گرفتم و رفتم سمت مدرسه
هانا :سلام خرههه
آ.ت:یا خدااا هانا چطوری گاووو
هانا :سلام بلد نیستی دختر؟هااا
آ.ت:خو حالا سلام
هانا :ختر شونت چی شده ؟
آ.ت : هیچی خورده به میز (یکم ترس )
هانا :دختر باز بابات کتک زده من که میدونم اشکالی نداره بیا بریم داخل کلاس
آ.ت:هوففف آره بریم
رفتیم داخل کلاس به بچه ها سلام دادم من با بچه ها میونه ای خیلی خوبی دارم .
پنج ساعت بعد.....
هانا :وایییی اون معلمووو دیدی ؟یه کراششش به تمام معنا
آ.ت:تو هم دهنمونو صاف کردی با کراش زدنت دختر (خنده)
هانا :خو حالا
هانا :آ.ت
آ.ت:هااا
هانا :اولن هااا ن بله دومم میای خونمون ؟امشب پیش من بمونی فردا هم ک تعطیلیم(خواهرم فردای روزه مدرسه تعطیل؟ )
آ.ت :نمیدونم با بابام باید صحبت کنم
شب بهت خبر میدم و میایم پیشت
هانا :بوس بهت خوب من دیگه برم بای بای خره
آ.ت:(خنده )بای
لی لی ادامه داره:))
خو ادمین گشادی رو رها کرده و فیک نوشت
ادمین نباید پاداش بگیره ؟حمایت؟لایک ؟
راستی این فیک اصمات نداره فقط بوس 😂😔
P1
ویو آ.ت
صبح با آلارم گوشی بیدار شدم .
امروز اول روز مدرسه بود،و من هفته ای پیش شدم نوزده ساله (یعنی کلاس دوازدهمه،نمیدونم توی کره هم هست یا نه )
رفتم یه دستی به سر صورتم کشیدم و توی آینه به خودم یه بوس فرستادم
ولی خوب جای زخم کتک پدرم توی شونم بود و معلوم میشد ،هوفففف نمیشه کاریش کرد
اوک ولش رفتم لباس فرم مدرسمو پوشیدم
رفتم پایین
ا.ت:خوبه مرتیکه ای اشغال نیست (باباشو میگه)
صبحونه خوردم یه تاکسی گرفتم و رفتم سمت مدرسه
هانا :سلام خرههه
آ.ت:یا خدااا هانا چطوری گاووو
هانا :سلام بلد نیستی دختر؟هااا
آ.ت:خو حالا سلام
هانا :ختر شونت چی شده ؟
آ.ت : هیچی خورده به میز (یکم ترس )
هانا :دختر باز بابات کتک زده من که میدونم اشکالی نداره بیا بریم داخل کلاس
آ.ت:هوففف آره بریم
رفتیم داخل کلاس به بچه ها سلام دادم من با بچه ها میونه ای خیلی خوبی دارم .
پنج ساعت بعد.....
هانا :وایییی اون معلمووو دیدی ؟یه کراششش به تمام معنا
آ.ت:تو هم دهنمونو صاف کردی با کراش زدنت دختر (خنده)
هانا :خو حالا
هانا :آ.ت
آ.ت:هااا
هانا :اولن هااا ن بله دومم میای خونمون ؟امشب پیش من بمونی فردا هم ک تعطیلیم(خواهرم فردای روزه مدرسه تعطیل؟ )
آ.ت :نمیدونم با بابام باید صحبت کنم
شب بهت خبر میدم و میایم پیشت
هانا :بوس بهت خوب من دیگه برم بای بای خره
آ.ت:(خنده )بای
لی لی ادامه داره:))
خو ادمین گشادی رو رها کرده و فیک نوشت
ادمین نباید پاداش بگیره ؟حمایت؟لایک ؟
راستی این فیک اصمات نداره فقط بوس 😂😔
۱۸.۰k
۱۸ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.