همه چیز درباره سوزی:
نام:سوزی
نام خانوادگی:*تصمیم گرفته نشده*
سن:۱۵
رتبه:هاشیرا*کدوم اوسیت هست که هاشیرا نیست ها؟🤦🏻♀️*
تنفس:اسکلت*گندت بزنم🤦🏻♀️🤦🏻♀️🤦🏻♀️🤦🏻♀️🤦🏻♀️🤦🏻♀️🤦🏻♀️🤦🏻♀️🤦🏻♀️🤦🏻♀️🤦🏻♀️*
مثل نزوکو نیمه شیطانه و تو نور خورشید میمیره*میگید کپی کردی ع نزوکو و اینا،برید به اسکلتون ماینکرفت یه سر بزنید بیاید*
این یکم با بقیه فرق داره.....
*من انیمه شیطان کش رو کامل ندیدم و فقط اسم کرکتر هاشون و هاشیرا هاش و تنفسشون رو میدونم ولی چیزای پیشرفته تر نه...*
بجای اسفاده از شمشیر(بالا رو خوندید دیگه...)تیر اندازی میکنه
رنگ موردعلاقش تو مایه های سیاه سفیده*سیاه سفید طوسی روشن و ...*
غذای موردعلاقش موچی عه
دوست هاش فقط صاحبشه و با دوستای دیگش*کسپر و آلوین و رینا و سارا و وینی*کنار نمیاد و دلش نمیخواد بقیه شیطان کش هارو بشناسه
داستان زندگی:
اون وقتی خورشید در اومد*یه روز*رفت زیر یه درخت،که نور خورشید باهاش در تماس نباشه،اون موقع خیلی بچه بود و مامان باباش رو الکس و استیو کشته بودن*کم مونده الکس و استیو رو بیارم تو شیطان کش...🤦🏻♀️😀*
خواهر برادر هم نداشت و خیلی ترسیده بود با اینکه صب بود،بعد دیزی اومد و گفت که نترس،من میتونم کمکت کنم،اولش یکم ترسید بعدش دیزی بهش تیر و کمان خودش رو داد و از اون موقع باهاش دوست شد*چون بهش کمک کرده بود که سلاحی داشته باشه که از خودش محافظت کنه
و تمااااام🙌🏻😃
نام خانوادگی:*تصمیم گرفته نشده*
سن:۱۵
رتبه:هاشیرا*کدوم اوسیت هست که هاشیرا نیست ها؟🤦🏻♀️*
تنفس:اسکلت*گندت بزنم🤦🏻♀️🤦🏻♀️🤦🏻♀️🤦🏻♀️🤦🏻♀️🤦🏻♀️🤦🏻♀️🤦🏻♀️🤦🏻♀️🤦🏻♀️🤦🏻♀️*
مثل نزوکو نیمه شیطانه و تو نور خورشید میمیره*میگید کپی کردی ع نزوکو و اینا،برید به اسکلتون ماینکرفت یه سر بزنید بیاید*
این یکم با بقیه فرق داره.....
*من انیمه شیطان کش رو کامل ندیدم و فقط اسم کرکتر هاشون و هاشیرا هاش و تنفسشون رو میدونم ولی چیزای پیشرفته تر نه...*
بجای اسفاده از شمشیر(بالا رو خوندید دیگه...)تیر اندازی میکنه
رنگ موردعلاقش تو مایه های سیاه سفیده*سیاه سفید طوسی روشن و ...*
غذای موردعلاقش موچی عه
دوست هاش فقط صاحبشه و با دوستای دیگش*کسپر و آلوین و رینا و سارا و وینی*کنار نمیاد و دلش نمیخواد بقیه شیطان کش هارو بشناسه
داستان زندگی:
اون وقتی خورشید در اومد*یه روز*رفت زیر یه درخت،که نور خورشید باهاش در تماس نباشه،اون موقع خیلی بچه بود و مامان باباش رو الکس و استیو کشته بودن*کم مونده الکس و استیو رو بیارم تو شیطان کش...🤦🏻♀️😀*
خواهر برادر هم نداشت و خیلی ترسیده بود با اینکه صب بود،بعد دیزی اومد و گفت که نترس،من میتونم کمکت کنم،اولش یکم ترسید بعدش دیزی بهش تیر و کمان خودش رو داد و از اون موقع باهاش دوست شد*چون بهش کمک کرده بود که سلاحی داشته باشه که از خودش محافظت کنه
و تمااااام🙌🏻😃
۳.۳k
۱۵ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.