پارت 7 زندگی سلطنتی اما دردناک
پارت 7 زندگی سلطنتی اما دردناک
★ویو ا/ت★
< رسیدم و رفتم داخل چون خانم میونگ باغ خیلی خیلی بزرگی داشت مراسمشو اونجا گرفتن و من دوباره گریم گرفت حالم گرفته شده دلم فقط میخواست یه چیزی از اون هون یا سووان ببینم تا ی کاری کنم که تا اخرعمرشون یادشون نر >
★ویو جین★
< حالم بدتر از اونی بود که بخوام راه برم مثل اونایی که انگار جن دیدن بودم باورم نمیشد مامان بمیره اون زن قویی بود پس یه چیزی این وسط هست >
♪ادمینتون♪ شروع کردن به خوندن وصیتنامه
خانم میونگ برای همه یه چیزی نوشته و قرار جلوی همه خونده شه
برای هون:« ای پسر بدبخت خودم که فقط برای پول داخل این جهنم دست و پا میزنی پول جلوی اون چشمای کثیف رو گرفته امیدوارم به بدخت ترین شکل دنیا بمیری
برای سووان:« تو که کلا بچهی من نیستی کدوم بچهی مادرشو از خونش میدازه بیرون تو اصلا ادم نبودی بدبخت
برای جین:« جین پسر عزیزم میدونم الان داری گریه میکنی لطفاً اون چشمای قشنگتو خراب نکن و مثل همیشه ادامه بده
برای ا/ت :« ا/ت دخترم من همیشه یجوری رفتار میکردم که حالم ازت بهم میخوره اما تو وجود کن بودی چیزایی که میگم رو میخوام مو به مو انجام بدی
1:« شرکت رو بعد من تو به دست بگیر و صاحب اصلیش تویی و جین رو جای من بزار و باهم تمام کار هارو انجام بدین
2:« قبل یک سال باید ازدواج کنی وگرنه شرکت میرسه به دست اون هون و سووان
3:« با جین خوب رفتار کن چون اون فقط از خانوادت مونده
4:« من هیچ فقط نمیمیرم ولی این چند روز یکم احساس شدم پس حواست به همه چیز باشه
شرط پارت بعد
2۰:« لایک ❤️
★ویو ا/ت★
< رسیدم و رفتم داخل چون خانم میونگ باغ خیلی خیلی بزرگی داشت مراسمشو اونجا گرفتن و من دوباره گریم گرفت حالم گرفته شده دلم فقط میخواست یه چیزی از اون هون یا سووان ببینم تا ی کاری کنم که تا اخرعمرشون یادشون نر >
★ویو جین★
< حالم بدتر از اونی بود که بخوام راه برم مثل اونایی که انگار جن دیدن بودم باورم نمیشد مامان بمیره اون زن قویی بود پس یه چیزی این وسط هست >
♪ادمینتون♪ شروع کردن به خوندن وصیتنامه
خانم میونگ برای همه یه چیزی نوشته و قرار جلوی همه خونده شه
برای هون:« ای پسر بدبخت خودم که فقط برای پول داخل این جهنم دست و پا میزنی پول جلوی اون چشمای کثیف رو گرفته امیدوارم به بدخت ترین شکل دنیا بمیری
برای سووان:« تو که کلا بچهی من نیستی کدوم بچهی مادرشو از خونش میدازه بیرون تو اصلا ادم نبودی بدبخت
برای جین:« جین پسر عزیزم میدونم الان داری گریه میکنی لطفاً اون چشمای قشنگتو خراب نکن و مثل همیشه ادامه بده
برای ا/ت :« ا/ت دخترم من همیشه یجوری رفتار میکردم که حالم ازت بهم میخوره اما تو وجود کن بودی چیزایی که میگم رو میخوام مو به مو انجام بدی
1:« شرکت رو بعد من تو به دست بگیر و صاحب اصلیش تویی و جین رو جای من بزار و باهم تمام کار هارو انجام بدین
2:« قبل یک سال باید ازدواج کنی وگرنه شرکت میرسه به دست اون هون و سووان
3:« با جین خوب رفتار کن چون اون فقط از خانوادت مونده
4:« من هیچ فقط نمیمیرم ولی این چند روز یکم احساس شدم پس حواست به همه چیز باشه
شرط پارت بعد
2۰:« لایک ❤️
۷.۲k
۲۲ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.