فیک نامجون پارت ۳

اون ا.ت بود کنار سوهو تو بغل سوهو بود صدای خنده هاشون نزدیک شدن سوهو به ا.ت داشتم دیوونه میشدم داد زدم
نامجون : ا.ت بیا داخل اتاقم ( عربده )
ویو ا.ت :
داشتم ناهار میخوردم که این پسره دستشو دور کمرم حلقه کرد منم غذام پرید تو گلوم که با خنده و خندیدن با اونا جمش کردم که صدای داد یکنفر که اسممو صدا زد توجه همه رو جلب کرد . اون آقای کیم بود ؟ چرا انقد عصبانی ؟ مگه چیکار کردم که ازم خواست برم اتاقش؟
ا.ت به طرف اتاق نامجون رفت و با استرس در زد
در رو که باز کرد خیلی باشدت بود که خشکم زد ولی دلیل این خشم چی بود ؟ گناهم چی بود ؟
به نشانه ی احترام جلوش خم شدم و گفتم
ا.ت : استاد مشکلی پیش اومده ؟
نامجون : مشکل تویی رفتار.....
گوشیش زنگ خورد و از اتاق رفت بیرون که زنگ کلاس خورد منم رفتم داخل کلاس که تا رفتم سوهو صدام کرد و گفت
سوهو : ا.ت من من ....
ا.ت : تو چی ؟ چیشده ؟
سوهو : من خیلی ...........
یعنی چجوری بگم
ا.ت : خب بگو العان استاد میاد
سوهو : باشه ...... ا.ت من خیلی از تو خوشم اومده
ا.ت : من راستش نمی دونم چی بگم
سوهو : میشه باهم باشیم من خیلی دوست دارم لطفا به پیشنهادم فکر کن باشه
ا.ت : باشه ولی به وقت نیاز دارم خب
سوهو یه سر تکون داد
که........

امیدوارم خوشتون بیاد😘

شرط ها
لایک= ۱۰
کامنت = ۱۰