عشق ناخواسته
پارت ۱۵
که دیدم یجا افتاده رفتم دست زدم بهش دیدم سرده زود دکتر خبر کردم اومد گفت بخاطر ترس زیاد و ضفع بوده از کار خودم پشیمون بودم که چرا این کارو کردم
من بهش گفته بودم که اذیتش نمیکنم چرا این کار رو کردم هعی با خودم درگیر بودم تا اینکه صدای ا.ت اومد
+ هق چرا هق این کار رو کردی با من هق (گریه و بی حال )
_ من رو ببخش دست خودم نبود عصبی بودم نمی دونستم دارم چکار میکنم تقصیر خودتم بود قانونا رو زیر پاگذاشتی منم عصبی شدم کنترلم دست خودم نبود ببخشید که این کارو باهات کردم (با بغض)
+ چجوری ببخشمت تو من رو تو اتاق تاریک بدون آب و غذا زندانی کردی با اینکه میدونستی من فوبیا ی تاریکی دارم و بدن ضعیفی دارم چرا بامن ایکاروس کردی من قانون ها رو زیر پاگذاشتم درست چرا می اینکا رو باهم کردی ها گفتی که اذیتم نمی کنی تو چرا اینکارو کردی ها چرا(گریه و داد)
_باشه من بد کردم ولی من رو ببخش میتونم برات جبران کنم ولی ترو خدا من رو ببخش (گریه)
+ نمی تونم می فهمی نمی تونم چجوری ببخشمت ها چجوری تو میدونی چکار باهام کردی ها میدونی هرکاری هم کنی من نمی بخشمت (گریه داد)
_ ترو خدا من رو ببخش ترو خدا باشه من اشتباه کردم نباید باهات اون کار رو میکردم ولی هر کاری میکنم که تو من رو ببخشی هرکاری میکنم که دل تورو به دست بیارم دیگه قول میدم اذیتت نکنم قول میدم فقط من رو ببخش یه فرست دیگه بهم بده ترو خدا
+ باشه یه فرست دیگه بهت میدم ولی دیگه بهت فرصت نمیدم این آخرین فرصت تو هست دیگه اگه اذیتم کردی از این خونه میرم برای همیشه
_ خیلی منون (ا.ت ر و بغلم میکنه)
+ حالا بهم غذا بده گشنمه (گشنمه رو با داد گفت)
_ باشه (خنده )
+نخند دوروز هیچی نخوردم عه
_باشه نمی خندم بیا بریم ناهار
که دیدم ا.ت دوید رفت سر میز و تند تند غذا میخورد
(ساری دیر گذاشتم واقعا گیر بودم
که دیدم یجا افتاده رفتم دست زدم بهش دیدم سرده زود دکتر خبر کردم اومد گفت بخاطر ترس زیاد و ضفع بوده از کار خودم پشیمون بودم که چرا این کارو کردم
من بهش گفته بودم که اذیتش نمیکنم چرا این کار رو کردم هعی با خودم درگیر بودم تا اینکه صدای ا.ت اومد
+ هق چرا هق این کار رو کردی با من هق (گریه و بی حال )
_ من رو ببخش دست خودم نبود عصبی بودم نمی دونستم دارم چکار میکنم تقصیر خودتم بود قانونا رو زیر پاگذاشتی منم عصبی شدم کنترلم دست خودم نبود ببخشید که این کارو باهات کردم (با بغض)
+ چجوری ببخشمت تو من رو تو اتاق تاریک بدون آب و غذا زندانی کردی با اینکه میدونستی من فوبیا ی تاریکی دارم و بدن ضعیفی دارم چرا بامن ایکاروس کردی من قانون ها رو زیر پاگذاشتم درست چرا می اینکا رو باهم کردی ها گفتی که اذیتم نمی کنی تو چرا اینکارو کردی ها چرا(گریه و داد)
_باشه من بد کردم ولی من رو ببخش میتونم برات جبران کنم ولی ترو خدا من رو ببخش (گریه)
+ نمی تونم می فهمی نمی تونم چجوری ببخشمت ها چجوری تو میدونی چکار باهام کردی ها میدونی هرکاری هم کنی من نمی بخشمت (گریه داد)
_ ترو خدا من رو ببخش ترو خدا باشه من اشتباه کردم نباید باهات اون کار رو میکردم ولی هر کاری میکنم که تو من رو ببخشی هرکاری میکنم که دل تورو به دست بیارم دیگه قول میدم اذیتت نکنم قول میدم فقط من رو ببخش یه فرست دیگه بهم بده ترو خدا
+ باشه یه فرست دیگه بهت میدم ولی دیگه بهت فرصت نمیدم این آخرین فرصت تو هست دیگه اگه اذیتم کردی از این خونه میرم برای همیشه
_ خیلی منون (ا.ت ر و بغلم میکنه)
+ حالا بهم غذا بده گشنمه (گشنمه رو با داد گفت)
_ باشه (خنده )
+نخند دوروز هیچی نخوردم عه
_باشه نمی خندم بیا بریم ناهار
که دیدم ا.ت دوید رفت سر میز و تند تند غذا میخورد
(ساری دیر گذاشتم واقعا گیر بودم
۱۰.۷k
۲۹ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.